آلخاندرو گونزالز اینیاریتو (زاده ۱۵ آگوست ۱۹۶۳) کارگردان مکزیکی و اولین کارگردان مکزیکی نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی است.
دوران کودکی و جوانی
وی در شهر مکزیکوسیتی، در محلهای متوسط و در همجواری ناحیهای خطرناک و معروف برای گانگسترهایش، به دنیا آمد. پدر وی بانکدار ثروتمندی بود اما در زمان کودکی وی، پدرش ورشکست شد و همه چیزش را از دست داد. به گفته آلخاندرو، پدرش برای او یک قهرمان محسوب میشد زیرا در آن شرایط سخت، با پشتکار و اعتقاد یک مبارز از خانواده خود پاسداری میکرد.
وی در سال ۱۹۸۴ به عنوان دی جی در ایستگاه رادیویی معروف مکزیکی WFM مشغول به کار شد. او از سال ۱۹۸۸ شروع به ساختن موسیقی برای شش فیلم بلند از جمله (۱۹۸۹) Garra de tigre نمود. او فیلمسازی را تحت آموزههای لودویک مارگولس، کارگردان لهستانی در مین و لوس آنجلس و کارگردانی را زیر نظر جودیت وستون در لوس آنجلس آموخت.
آلجاندره گنزالس ایناریتو آلخاندرو فعالیت هنری خود را با موسیقی آغاز کرد و در ابتدا به عنوان «دی جی» در ایستگاه رادیویی مکزیک به نام WFM فعالیت داشت و بعدها برای چند فیلم بلند نیز موسیقی ساخت. Detrás del dinero اولین فیلم نیمه بلند وی محسوب می شود که برای شرکت televisia ساخته شد و میگوئل بوره در آن به ایفای نقش پرداخت.
او در دهه نود، مسئول تهیه برنامههای Televisa، یک شرکت معروف تلویزیونی مکزیکی بود و در ۲۷ سالگی در زمره جوانترین کارگردانان آنها به شمار میرفت. پس از Televisa و در سال ۱۹۹۱، وی شرکت Zeta films را راه اندازی نمود که در زمینه تولید تبلیغات و برنامههای تلویزیونی و فیلمهای کوتاه فعالیت داشت.
آلخاندرو گونزالس ایناریتو در دوازده سال فعالیت سینمایی اش توانسته چهار فیلم بلند بسازد که با همین چند فیلم نیز توانسته جایگاه مناسبی برای خود در سینمای این روزهای جهان تثبیت کند. آلخاندرو و دو فیلمساز دیگر به نام های گیلرمو دل تورو و آلوفونسو کوآرن سه فیلمساز سرشناس این روز های مکزیک هستند که سینمای مکزیک را در عرصه جهانی مطرح کرده اند.
مسیر شهرت
اولین فیلم نیمه بلند او به نام Detrás del dinero در سال ۱۹۹۵ و برای شرکت تلویزیونی Televisa ساخته شد که بازیگر و خواننده معروف اسپانیایی میگوئل بوزه در آن به ایفای نقش پرداخت.
فیلمنامه نویس گیلرمو آریاگا توانست پس از سه سال و نوشتن سی و شش چرکنویس، سرانجام سه داستان برای فیلم بلند (۲۰۰۰) عشق سگی بنویسد. این فیلم با بازی گائل گارسیا برنال نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان، برنده جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسی جشنواره بافتا، جایزه بزرگ هفته منتقدین و جایزه منقدین جوان جشنواره فیلم کن و نیز جشنوارههای متعدد دیگر در سراسر جهان گردید.
گونزالز اینیاریتو پنجمین فیلم ("Powder Keg") از مجموعه فیلمهای شرکت بی ام دبلیو ("The Hire") و نیز قسمت مربوط به مکزیک در فیلم (۲۰۰۲) ۰۱"۰۹'۱۱ سپتامبر ۱۱ که به بررسی تاثیرات ماجرای ۱۱ سپتامبر در سراسر جهان میپردازد را در کنار فیلمسازان دیگری چون کلاود للوش، شوهئی ایمامورا، کن لوچ، میرا نئیر، آموس گیتای و شان پن کارگردانی نمود.
آلخاندرو در سال 2000 فیلم سینمایی عشق سگی را به نویسندگی گیلرمو آریاگا ساخت و توسط همین فیلم توانست جوایز متعددی از جمله جایزه بزرگ هفته منتقدین را کسب کند.
فیلم بعدی ایناریتو 21 گرم است که بسیاری از منتقدان این فیلم را بهترین اثر او می دانند. گنزالس ایناریتو این فیلم را در سال 2003 ساخت و تنها توانست نامزد رسمی جشنواره فیلم ونیز در این سال بشود.
او پس از سه سال در سال 2006 فیلم سینمایی بابل را ساخت که پر افتخارترین فیلم وی محسوب می شود و این فیلم برنده جایزه بهترین فیلم جشنواره گلدن گلاب، جایزه هیئت داوران جشنواره بین المللی و جایزه بهترین کارگردانی جشنواره کن شد. طبق گفته گنزالس ایناریتو سه فیلم سینمایی اول اش یک سه گانه با عنوان «مرگ» بوده که نویسنده هر سه قسمت گیلرمو آریاگا بود.
یکی دیگر از فیلم های او فیلم سینمایی زیبا است که در سال 2010 در کشور اسپانیا ساخته شد و این فیلم جایزه بهترین فیلم غیر زبان انگلیسی جشنواره بفتا را در سال 2010 از آن خود کرد و همچنین توانست نامزد بهترین فیلم غیر زبان انگلیسی جشنواره اسکار نیز بشود که در آن سال فیلم در دنیایی بهتر توانست جایزه بهترین فیلم را دریافت کند و در حالی که خود ایناریتو معتقد بود فیلمش ضد آکادمی می باشد فیلم را برای دریافت جایزه اسکار نساخته بود. همچنین ایناریتو یک قسمت از فیلم 11:9:1سپتامبر 11 که مربوط به کشور مکزیک می شد را ساخت. این فیلم به بازخورد اتفاق 11 سپتامبر در کشورهای مختلف می پردازد که توانست جایزه فیلم یونسکو در جشنواره ونیز سال 2002 را که سال ساخت فیلم نیز می باشد دریافت کند.
از نکته های مشترک در فیلم های آلخاندرو گونزالس ایناریتو می توان به «حرکت زیاد دوربین» و «استفاده بسیار زیاد از دوربین روی دست» اشاره کرد. تدوین در شکل گیری ریتم و ساختار فیلم های ایناریتو نقش اساسی دارد. موسیقی فیلم های ایناریتو همیشه برای او مهم بوده و بسیار با دقت انتخاب شده و در عین حال بسیار تأثیر گذار در فضاسازی فیلم می باشد. سه فیلم اول وی چند داستان را به طور موازی روایت می کنند که در نقطه ای به هم رسیده و یا به هم مربوط می شوند. موضوع فیلم های ایناریتو معمولاً در مورد انسان هایی است که در معرض مشکل بزرگی هستند و با مشکلی که معمولاً به طور تصادفی برای شان به وجود می آید دست و پنجه نرم می کنند.
تصاویر آلخاندرو گونزالز اینیاریتو