ندا نیک روش جمعه ۲۶ تير ۱۳۹۴ - ۰۳:۰۰
جنین های دست و پا بسته
 
که پرت می شوند در دنیاهای ناگهانی ...
 
بیگ بنگ آغاز میشود

در انقلاب یک تولد ....
 
دل تنگ نمیشوی بر آنچه هست

در گریه هایی که سر داده ای ای کودک ! (بهناز ناظمیان پور)

یک راهبه ی نوآموز در آستانه ی سوگند راهبگی و در 18 سالگی به گذشته اش رجوع میکند ،او که در یتیم خانه ای در لهستان بزرگ شده است در طی مسیری که با خاله اش (تنها بازمانده ی خانواده اش) همراه میشود به دنبال هویت و یا راز گذشته اش می رود.

 "پاول پاولیکوفسکی "کارگردان لهستانی تبار فیلم هنرمندانه و در آرامشی خاص ما را با سفر ایدا همراه می کند ،ایدا فیلمی است با غنای تصویری بسیار بالا و متکی به فضاسازی و هنر فیلمبرداری : یعنی در ایدا با فیلمی مواجهیم که به ذات سینما نزدیک است ،فیلمی به شدت تصویری و کم دیالوگ که پر از نشانه و تاویل است.

 

 چرا فیلم «ایدا» را باید ببینیم؟


از هنر نمایی های فیلمبرداری استادانه ی فیلم می توان به :تاکیدی که در طول فیلم بر "عدم تعادل "در قاب بندی وجود دارد اشاره داشت ،در شمار زیادی از سکانس های فیلم ایدا و و وندا دو کاراکتر اصلی فیلم در گوشه ای از تصویر  ودر پایین ترین جایگاه قاب قرار گرفته اند ،به نوعی با القای فضای خالی بالای قاب ،کارگردان با قاب بندی مناسب وجود تقدیر و اراده ی محکم خداوندی را به نمایش می گذارد ،انگار آن فضای خالی زور تقدیر است که بر سر آدم ها نازل می شود ،مورد قابل اشاره ی دیگر رازآلودگی و ابهامی است که در اکثر لانگ شات ها ی فیلم تا قبل از افشای راز داستان وجود دارد.

کارگردان با تاکیدی که روی مه آلوده بودن و سرد بودن غالب سکانس های خارجی از قبیل روستا و جنگل دارد به نوعی راز ایدا را به ما القا می کند و در اولین سکانس پس از افشای راز او تلالو نور خورشید را در گوشه ی قاب می بینیم.

 

 چرا فیلم «ایدا» را باید ببینیم؟


ظرایف کارگردانی فیلم به همین موارد محدود نیست اولین بار که ایدا را بدون حجاب میبینیم درست زمانی است که او دقایقی را با یک پسر نوازنده گذرانده است و به شکلی حصار فکری خود را شکسته است ،سکانس نبش قبر و چگونگی قرار گیری فرد گور کن که موجب قتل پدر و مادر ایدا شده است را با دقت ببینید دوربین از بالا مرد گورکن را در حالی که سرش رو به پایین است نشان می دهد و با همین تکنیک حس پشیمانی و ندامت او را به مخاطب القا می کند.

نماهای ثابتی که فیلم در ابتدای هر سکانس دارد تلفیقی از هنر عکاسی و فیلمبرداری است در واقع این نوع قاب بندی در نماهای ثابت بیشتر به نوعی عکاسی نزدیک است و در لطیف کردن طبع بیننده تاثیر گذار است فیلم پاولیکوفسکی از این لحاظ بی شباهت به (روزی در روزگاری در آناتولی) نیست البته با شاعرانگی کمتر،اما در مورد فیلمنامه که با قراردادن دو طرز تلقی متفاوت از زندگی با دو شخصیت ایدا و وندا توانسته است تقابل خوب و پرکششی را در داستان به ظاهر کم مایه ایجاد کند فیلم خالی از هرگونه هیجان نشان می دهد اما فیلمنامه با فاصله گداری مناسب در شرح داستان و با مکث و طمانینه ای مناسب حال و هوای فیلم موفق می شود در زمان 80 دقیقه ای مخاطبش را همراه کند یکی از مهم ترین عوامل کشش فیلم "شخصیت پردازی" مناسب است.

 

 چرا فیلم «ایدا» را باید ببینیم؟


وندا شخصیت منطقی و بدون مذهب و افسرده حال است  ،در نقطه ی دیگر ایدا شخصیتی مذهبی و اصول گراست ،تقابل این دو از همان ابتدای مواجه دو کاراکتر آغاز می شود: جایی که وندا خطاب به ایدا تلویحا می خواهد که پوشش سرش را بردارد و ایدا که کاراکتری کم حرف و درونگراست با حالت چشمانش ابراز نارضایتی می کند و این تقابل ادامه دارد ،در جایی دیگر وندا پرهیزکاری ایدا را زیر سوال می برد و این نوع پرهیز را چون محدود شده می داند، بی ارزش قلمداد می کند .این تقابل که به نوعی موتور محرک داستان است تا انتهای فیلم ادامه دارد :وندایی که به مشروب و سیگار و روابط ناپایدارپناه برده است و ایدایی که برای معنا بخشیدن به زندگی اش به مذهب پناه برده است.

ایدا در طول سفر خود با تجربه زیستی متفاوت از فضای صومعه و با کشف حقیقت گذشته ی خود از آن نگاه کنجکاوانه ی ابتدای فیلم در انتوبوس به چشمانی مصمم در انتهای فیلم می رسد و روند تحول او را ما نه با دیالوگ و شعاری بلکه با دیدن و تماشا درک می کنیم او پس از مرگ وندا ،سیگار می کشد و مشروب می خورد و با پسر نوازنده همبستر می شود اما در سکانس تعیین کننده ی دو نفره ای که با پسر جوان دارد معنایی برای ادامه ی این نوع زندگی پیدا نمی کند همان جایی که او از پسر می خواهد آینده ای برای رابطه شان ترسیم کند و پسر در انتها پس از (بعدش چی؟) های متعدد ایدا جوابی نمی یابد ،و ایدا با چمدانش این بار مصمم تر از قبل و با شناخت کافی و با
دوربینی که برای اولین بار روی دست قرار گرفته است به صومعه باز می گردد.

 

 چرا فیلم «ایدا» را باید ببینیم؟


موزیک در فیلم خلوت پاولیکوفسکی به جز سکانس های پایانی غالبا داخلی است و موزیک خارجی در معدود سکانس های پایانی و در جهت فضاسازی به کار گرفنه شده است پاولیکوفسکی به خوبی نشان می دهد که برای نشان دادن زشتی جنگ و نژاد پرستی نیازی به صادر کردن بیانیه و ساختن فیلم های پر زرق و برق نیست همان استخوان هایی که ایدا با خود همرا ه می کند به حد کافی زشتی جنگ را نشانمان می دهد ،اصلا همین سکوت ایدا و سرگشتگی وندا :خود بیانگر بسیاری از حرف هاست ،چه بسیار استعدادهایی و زندگی هایی که در هول جنگ و نژاد پرستی به یغما رفته اند ،اگر عوامل سازنده ی ایدا چنین هنرمندانه لهستان 1960 را بازسازی نمی کردند فیلم کوچکترین تاثیری نداشت انگار نه انگار که فیلم سال گذشته ساخته شده است .
 

 چرا فیلم «ایدا» را باید ببینیم؟


"آگاتا ترزبوکسکا "در فیلم ایدا و در نقش ایدا بابازی درونگرا و زیرپوستی و با اتکا به چشمان نافذش موفق می شود تمام احساسات مورد نظر را در فضای داستان جاری کند ،وندا هم با هنر نمایی "آگاتا کولزا "شخصیتی جاندار و واقعی پیش رویمان گذاشته است ،ترکیب بازی های خوب کارگردانی خوب و فیلمبرداری شگفت انگیز در کنار قاب بندی های متناسب و ایجاز تصویر و همراه شدن همه ی اینها با نورپردازی خلاقانه ی که در سکانس های داخل اتومبیل و بازی سایه و برگ بر روی چهره ی ایدا جلوه ی خاصی دارد فیلمی آرام و کم ادعا و تفکر برانگیز را مقابلمان قرار داده است.فیلم سیاه و سفید و غم زده ی پاولیکوفسکی موفق می شود فضای سرد لهستان کمونیست زده را به خوبی تصویر کند.

 

 چرا فیلم «ایدا» را باید ببینیم؟



شارژ سریع موبایل