مهدی خاکپور چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۴:۰۰
تصور کنید سال ها وقت صرف کاری بشود که هر بار به بن بست بخورد و دوباره و چندباره جواب «نه» بگیرد. بیشتر مردم این جور وقت ها ناامید و تسلیم می شوند. خیلی ها از موضع شان کوتاه می آیند و تلاش می کنند دست کم بعضی از ایده هایشان را به سرانجام برسانند. نه همه رویاهایی را که در سر داشتند اما ماجری تیم میلر، کارگردان و رایان رینولدز، بازیگر با همه آدم های معمولی فرق دارد.
 
آنها سال های سال برای به تصویر کشیدن برداشت شخصی شان از داستان شخصیت ددپول دویدند و تلاش کردند، به امید اینکه یک روز استودیوی فاکس چراغ سبز نشان بدهد و بودجه ساخت فیلم را در اختیارشان بگذارد. آنها سرانجام به هدف شان رسیدند و ابرقهرمان داستان های مصور «مارول» را به عنوان ستاره اصلی یک فیلم سینمایی به پرده سینماها آوردند. به محض اکران، فیلم با چنان موج استقبالی از طرف سینماروها و منتقدها رو به رو شد که توانست رکورددار پرفروش ترین فیلم درجه R تاریخ سینما شود.
 
حالا کار به جایی رسیده که مدیران فاکس خواهان ساخته شدن قسمت دوم دد پول هستند. این میزان موفقیت برای فیلمی که تنها با یک سوم بودجه معمول فیلم های ابرقهرمانی ساخته شده، کمی عجیب است و به زعم بعضی ها اصلا باورکردنی نیست اما چطور شد که بالاخره ددپول مهمان سینماهای دنیا شد و به دل هواداران فیلم های ابرقهرمانی و منتقدهای سختگیر نشست؟ بخوانید و کشف کنید.
 
اطلاعات فوری
 
ددپول (Deadpool)
• امتیاز IMDb: 8.3 از ده
• راتن تومیتوز: 83 درصد
• کارگردان: تیم میلر
• نویسندگان: رت ریز، پل ورنیک
• بازیگران: رایان رینولدز، مورنا باکاری، تی جی میلر
• بودجه ساخت: 58 میلیون دلار
• فروش جهانی: 754.2 میلیون دلار
• ژانر و مدت زمان: اکشن، کمدی، ماجراجویی- 108 دقیقه
• تاریخ اکران: 12 فوریه 2016 (آمریکای شمالی)
 
اگر صبرکنی
 
اگر میانه تان با فیلم های مارولی و ابرقهرمانی چندان خوب نباشد و کلا گارد داشته باشید نسبت به تماشای این جور فیلم ها، شاید باورتان نشود اما ددپول اصلا از آن مدل پروژه های دم دستی نبوده که سازندگانش یک شبه تصمیم بگیرند داستانش را روی پرده سینما بیاورند. ماجرای تولید این ابرقهرمانی سری دراز دارد که به زمستان سال 2004 برمی گردد؛ زمانی که «نیو لاین سینما» قصد داشت این پروژه را جلوی دوربین ببرد اما یک ماه بعد ورق برگشت و مدیران استودیو پشت پای محکمی به ابرقهرمان داستان های مصور مارول زدند و این شد که پروژه رسید به دست استودیوی «فاکس قرن بیستم».
 
«ددپول» آقای جنگ های تن به تن
 
باز هم چهار سال گذشت و ددپول همچنان در آب نمک خوابیده بود تا اینکه بالاخره بهار 2009 از راه رسید. رایان رینولدز آن موقع تازه بازی در نقش شخصیت ددپول را در فیلم «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» (X-Men Origins: Wolerine) به پایان برده بود.
 
فاکسی ها پروژه ددپول را سپردند به دست نویسنده ها و آوریل 2011 بود که میلر برای کارگردانی اولین فیلم بلند سینمایی اش استخدام شد اما فکر نکنید فاکسی ها به همین راحتی بله را گفتند و اجازه دادند حدود 60 میلیون دلار بیخود و بی جهت خرج فیلمی شود که سرنوشتش اصلا معلوم نبود و ساختنش ریسک محسوب می شد. دل تان می خواهد بدانید چه اتفاقی افتاد که صاحبان فاکس چراغ سبز نشان دادند؟ قضیه از این قرار است...
 
افشاگری خوش یُمن
 
زمستان سال 2012 میلر و تیم اش یک حلقه فیلم سه دقیقه ای ضبط کردند تا بالاخره مدیران اصلی استودیوی فاکس مجاب شوند این فیلم جواب می دهد و اجازه ساختش را صادرکنند. تابستان 2014، فیلم سه دقیقه ای علنی شد و ناگهان طرفداران پروپا قرص مارول واکنش های مثبت حیرت انگیزی از خودشان نشان دادند. این شد که زبان مدیران بسته و قاصر و تولید فیلم آغاز شد. بامزه اینکه آن فیلم سه دقیقه ای به قدری هوادار پیدا کرد و با ابراز احساسات رو به رو شد که سازنده ها تصمیم گرفتند این همه انرژی مثبت را بی جواب نگذارند و بخشی از آن را در فیلم اصلی بازآفرینی کنند. تکمیل گروه بازیگران فیلم اوایل سال 2015 انجام شد. گروه سازنده عازم ونکوور کانادا شدند و فیلمبرداری پروژه را در مدت 48 روز به پایان بردند.
 
دروغ سیزده به سبک رینولدز
 
رینولدز در یک حرکت ناجوانمردانه تصمیم گرفت روز اول آوریل که به روز دروغ آوریل معروف است به هواداران بلوف بزند. به همین خاطر دست به دامن صفحه توییترش شد و نوشت که فیلم برای افراد بالای 13 سال مجاز خواهدبود (13-PG) و این یعنی آن همه امید هواداران برای تماشای صحنه های خشونت آمیز نقش برآب می شد و یک جورهایی ددپول تبدیل به فیلم کودک می شد! اما رینولدز کمی بعدتر تایید کرد که صرفا مزه ریخته و فیلم با درجه بندی آر (R-Rated) به نمایش درمی آید و این یعنی تماشای فیلم برای افراد زیر 17 سال اکیدا ممنوع است مگر اینکه بزرگ تر یا فرد عاقل و بالغی همراه شان باشد.
 
«ددپول» آقای جنگ های تن به تن
 
من دیگه بچه نمی شم!
 
رینولدز یک ادعای مهم دیگر را هم به زبان آورده و آینده نشان می دهد که چنین ادعایی تا چه حد از جنس همان مزه پرانی های سابقش بوده است. این بازیگر سی و نه ساله گفته ددپول آخرین شخصیت از کتاب های کمیک خواهدبود که نقش اش را در سینما ایفا خواهد کرد و دیگر هیچ وقت در نقش این مدل شخصیت ها جلوی دوربین نخواهدرفت. 
 
فعلا که رینولدز از حضور در دنباله بعدی ددپول استقبال کرده باید دید چقدر به ادعایش وفادار می ماند. با احتساب ددپول، این بازیگر تا امروز در پنج فیلم که با اقتباس از کتاب های کمیک و داستان های مصور ساخته شده اند، بازی کرده، از جمله نقش «پادشاه هانیبال» در فیلم مارولی «تیغه: سه گانی» (2004)، نقش «وید ویلسن» در فیلم «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» (2009)، نقش «هال  جردن» در فیلم 2011 «فانوس سبز» که براساس کمیک های دی سی (DC) ساخته شده و نقش «نیک واکر» در «اسب سیاه» (2013). 
 
به هر حال که بازی در نقش ددپول، رینولدز را به روزهای اوجش برگردانده و باعث شده یک بار دیگر اسمش سر زبان ها بیفتد. جالب اینکه به رینولدز اجازه داده اند لباس ددپول را پیش خودش نگه دارد و در نتیجه مجبور نیست  آن را به آرشیو لباس استویو برگرداند. نکته بامزه دیگر اینکه رینولدز بازیگری را از سال 1991 شروع کرد؛ یعنی همان سالی که شخصیت ددپول به دنیای داستان های مصور معرفی شد.
 
داستان دیوار چین و سانسورچی
 
چین از همان ابتدا از اعطای مجوز اکران فیلم خودداری کرد. ممکن است بپرسید خب چه اهمیتی دارد که فیلم در سرزمین چشم بادامی ها نمایش داده بشود یا نشود؟! واقعیت این است که بعد از آمریکای شمالی، چین به عنوان دومین بازار بزرگ سینمای جهان شناخته می شود و بسیاری از فیلم هایی که از مزیت نمایش جهانی برخوردارند از جمله «جنگ های ستاره ای 7» برای ثبت رکوردهای جدید و بالارفتن آمار فروش شان روی استقبال سینماروها در چین حساب باز می کنند. 
 
معروف است که چینی ها فیلم های خارجی را با عیار خاص خودشان می سنجند؛ مثلا به این نکته توجه می کنند که در فلان فیلم آیا هیچ کاراکتر چینی ای وجود دارد یا نه یا قصه اش چقدر به چینی ها و کشورشان ارادت دارد. با این حال، سر ماجرای نمایش ددپول، مسئله این دو نکته نبود. چینی ها اصولا با نمایش افراطی خشونت و استفاده از زبان خشن در فیلم ها مشکل دارند و انگار نه انگار که خودشان عمری استاد هنرهای رزمی و له و لورده کردن حریف هایشان بوده اند! در هر صورت فیلم های درجه آر اغلب از زیر دست سانسورچی های چین جان سالم به در نمی برند و این شد که ددپول از قافله اکران فیلم های خارجی در این کشور جا ماند. هرچند، سانسورچی ها به حذف و تدوین دوباره فیلم رضایت داده بودند اما دیدند حجم ایرادات شان به فیلم به قدری زیاد است که بهتر است از خیر نمایش آن در چین بگذرند و نمایش آن را در سینماها به کلی ممنوع اعلام کنند و همین اتفاق هم افتاد.
 
«ددپول» آقای جنگ های تن به تن
 
شگفتی ساز به معنای واقعی کلمه
 
فروش ددپول تا امروز در باکس آفیس جهانی از مرز 754 میلیون دلار گذشته، بدون این که بازار چین کوچک ترین نقش و سهمی در این موفقیت خیره کننده داشته باشد و یادتان نرود همه اینها در حالی است که بودجه ساخت ددپول خیلی کمتر از- تقریبا یک سوم- فیلم های ابرقهرمانی پرسروصدایی مثل «مردان ایکس»، «مردان آهنین»، «انتقامجویان» یا حتی سری فیلم های «کاپیتان آمریکا» بده است. همین تازگی، فیلم تیم میلر موفق شد رکورد تازه ای بزند و به پرفروش ترین فیلم درجه آر تمام دوران ها تبدیل شود. 
 
درست است که محدودیت ها ناگزیر از تعداد مخاطبان فیلم کم کرد اما نقدهای مثبت و واکنش تحسین آمیز منتقدها باعث شد این فیلم بتواند در کمال ناباوری رکورد «ماتریکس: تنظیم مجدد» (The Matrix Reloaded) را پشت سر بگذارد و تبدیل به پرفروش ترین فیلم درجه R تمام دوران ها شود. فیلم علمی- تخیلی برادران واچووسکی بابازی کیانو ریوز که در سال 2003 روانه پرده سینماها شد، در باکس آفیس جهانی 742 میلیون دلار فروخت و بیش از یک دهه رکورددار بود.
 
درواقع، کار به جایی رسیده که موفقیت چشم گیر ددپول باعث شده تحلیلگران، فرمول جدیدی از فیلم های مارولی را پیش بینی کنند که با هدف قراردادن مخاطب بزرگسال، در آینده ای نزدیک سینماهای سراسر دنیا را قبضه خواهدکرد.
 
ددپول به روایت کارگردان فیلم اولی
 
تیم میلر قبل از کارگردانی، به طور تخصصی در حوزه جلوه های ویژه فعالیت داشت و به سرانجام رساندن ددپول به عنوان اولین تجربه کارگردانی اش موفقیت بزرگی برایش محسوب می شد. خودش درباره قهرمانی اولین فیلم اش می گوید: «قصه ددپول خیلی شخصی است. او از آن مدل شخصیت هایی نیست که با یک نفر دیگر که قصد تصاحب دنیا را دارد در جدال باشد. درعوض، از آن تیپ آدم های کف خیابانی است که می رود به جنگ فروشنده های مواد مخدر.» و مایلید بدانید نظر میلر درباره بازیگر نقش اصلی اش چیست؟
 
«ددپول» آقای جنگ های تن به تن
 
خودش می گوید: «هرگز هیچ کس دیگری جز رایان را نمی توان برای بازی در این نقش تصور کنم. او همه چیز تمام است؛ خوش تیپ است، هیکلش ورزشکاری است و بازیگر فوق العاده خوبی است و از آن مهم تر حس شوخ طبعی و طنز در وجودش هست. ضمن اینکه به همان اندازه باهوش است. خلاصه که توی دنیای واقعی، او خودش یک پا ددپول است!»
 
ددپول کیست و از کجا آمده؟
 
نیمه پنهان مرد نقاب دار
 
خودتان را بگذارید جای یکی از مقامات اطلاعاتی جهان مارول و تصور کنید اگر پرونده شخصیت سرکشی مثل ددپول جلویتان باز بود با چه اطلاعاتی مواجه می شدید؟! تابعیتش مال کجاست؟ اصل و نسب و گذشته اش چی بوده و چه قابلیت هایی دارد؟! حتما شگفت زده می شوید وقتی بدانید با چه اعجوبه ای طرف هستید!
 
نام ابرقهرمان: ددپول/ Deadpool
 
جهان: جهانی مارول
 
نام واقعی: وید ویلسن/ Wade Wikson
 
اسامی مستعار: جک، چیونو ساکی، رُدس، کورپس، لوپز، هابگابلین، تام کروز، پیتر پارکر و...
 
قد و وزن: 187 سانتی متر، 95 کیلوگرم
 
هویت: رسمیت یافته نزد مقامات دولت کانادا
 
تبعیت: کانادایی
 
«ددپول» آقای جنگ های تن به تن
 
گذشته: بخش عمده ای از گذشته وید ویلسن در هاله ای از ابهام است. در کودکی مادرش را بر اثر ابتلا به سرطان از دست داده و پدرش که یک فرد نظامی بوده، او را مورد آزار و اذیت فیزیک قرار داده. وید در دوران نوجوانی سر به راه نبود و مرتکب خلاف می شد که احتمالا ریشه در لجاجت با پدرش داشته است. 
 
به هرحال، یک شب که وید با دوستانش مشغول خوشگذرانی بود، پدرش او را پیدا و تلاش می کند از جمع دوستانش جدایش کند که ناگهان یکی از دوستان وید هفت تیر پدر او را می دزدد و تیر خلاص را شلیک می کند؛ پدر وید کشته می شود. او در مدت کوتاهی به خدمت ارتش در می آید و بعد از آن به حرفه مزدوری روی می آورد. وید که آخرین سال های نوجوانی اش را پشت سر می گذارد، تنها ترور کسانی را می پذیرد که احساس می کند سزاوار مرگ هستند. هر بار که در انجام وظیفه اش شکست می خورد از جراحی پلاستیک و فناوری های پیشرفته به منظور تغییر هویت خود استفاده می کند.
سال ها بعد «تی- ری» ددپول را متهم می کند که همسر او را به قتل رسانده و هویتش را دزدیده اما ددپول در پی بازیابی حافظه خود متوجه می شود که این اتهامات دروغی بیش نیست و...
 
قابلیت ها: ددپول استاد جنگ های تن به تن است و در نبرد غیرمسلحانه مهارت های ویژه ای دارد. به علاوه مهارت بی نظیری در به کارگیری تکنیک های ترور دارد و استاد بی بدیل این عرصه است. او تیراندازی قابل است و در تیراندازی با سلاح های تیغه دار فوق العاده خبره است (اغلب دو شمشیر با خودش حمل می کند که آنها را به پشتش می بندد). و همچنین به زبان های ژاپنی، آلمانی، اسپانیایی و چندین زبان دیگر مسلط است.


شارژ سریع موبایل