اگر ارزش ظاهری خودرو کمتر از بعد فنی آن بود سالانه میلیاردها دلار از سوی غولهای صنعت خودروسازی صرف پروژههای سنگین طراحی نمیشد. درواقع برترینهای این صنعت پذیرفتهاند که ظاهر خودرو درواقع خوشآمدگویی آن به خریدار است. آن هم در دورهای که مد و پیروی از آن بیش از هر زمانی مورد توجه است و خیلیها دیگر به خودرویشان تنها بهعنوان وسیلهای برای عبور و مرور نگاه نمیکنند.
در این لیست به بررسی ۸ مورد از زشتترین خودروهای داخل ایران میپردازیم:
پژو SLX 405؛ قاتل 405 معروف
اگر قرار بود کاریکاتور پژو ۴۰۵ که طراحی قدیمی ولی اصولی و معقول دارد را بکشند، مطمئنا همانی میشد که این روزها جلوی چشممان رژه میرود. از آنجایی که طراحان شرکتهای خودروسازی کشورمان بسیار خوش ذوق هستند، تصمیم گرفتند تا بر چهره قدیمی این ۴۰۵ خسته از تغییرات، دست هنرمندانهای بکشند و این شد که ۴۰۵ SLX در سال ۱۳۸۸ وارد بازار شد تا مثلا طرفداران این خودرو را با شاهکاری جدید روبرو کنند. البته شاهکاری فقط در قسمت چراغها، سپرها، قالپاق و آینههای جانبی! چراغهای مهشکن داخل سپر در قسمت جلو که هیچگونه همخوانی با دیگر قطعات سپر ندارد. دربازکن صندوق بار روی سوییچ و همچنین بالهای با طرحی بسیار عجیب روی صندوق عقب، اوج این هنرنمایی بود که ظاهر کلاسیک این خودرو را کاملا از بین برد.
MVM 110؛ شوخی با هنر طراحی
خواهر کوچکتر دوو ماتیز روزهای خوبی را در ایران میگذراند. البته بهخاطر شرایط فنی و مصرف سوختش؛ وگرنه اگر این خودرو را بدون شناخت اولیه پشت ویترین نمایشگاهی ببینید اولین عکسالعملتان تعجب خواهد بود!
هرچقدر که میشد به ماتیز خرده گرفت، این محصول چینی روی ماتیز را کم کرده است. کاری به کوچک بودن و تناسب آن برای مانورهای شهری نداریم که از حق نگذریم خوب است ولی چراغهای درشت و جلو پنجره عجیب شکاف مانندش چیزی نیست که بتوان بهراحتی هضم کرد. این خصیصه به نمای پشتی آن هم سرایت کرده و بیشتر از هر چیزی در این قسمت چراغ میبینید!
فرم بدنه که بدون هیچگونه خلاقیت، جذابیت و خطوط قوی، شکل گرفته هم کاملا تیر خلاص را بر طراحی آن میزند. MVM 110 در واقع موتور، صندلی و چهار چرخی است که درون یک کابین معمولی قرار گرفته است.
سانگ یانگ اکتیون؛ خاص بودن به قیمت زشت شدن
شاید اولین چیزی که در مورد ظاهر اکتیون به ذهنتان برسد این باشد که چراغهای این خودرو برعکس نصب شده! طراحی اکتیون زیاد دلچسب نیست و مانند کیا اسپورتیج با آن هیبت و قیافه عضلانی شما را مجذوب خود نمیکند، اما خوشبختانه خطوط بهکار رفته تا حدی هماهنگ با هم هستند و یکپارچگی در طراحی اکتیون از نکات بارز آن است. طراحی عقب و مخصوصا فرم چراغهای آن، این قست هم کاملا ساده است و هیچ جذابیت و نکته خاصی در آنها دیده نمیشود. در مورد طراحی و ظاهر این خودرو به نظر بیشتر از هر چیزی این سلیقه است که قضاوت میکند. چرا که همانقدر که این مدل میتواند برای شخصی زیبا و مناسب باشد شاید از دید شخصی دیگر کاملا نامناسب و زشت به نظر برسد. ولی مطمئنا هنگامی که خودرویتان را اولین بار به دوستتان نشان دهید از او خواهید شنید: «این چیه که خریدی؟»
هافی لوبو؛ اسباب بازی
جدیدا شاهد محصولی جدید با نام لوبو از کمپانی چینی Hafei هستیم که در کلاس هاچبکهای کوچک شهری قرار میگیرد. در مورد این خودرو باید گفت در نگاه اول شاید فکر کنید با یک اسباب بازی طرفید! اسباب بازی که چراغهای عقب عجیبی دارد؛ شکل مثلثی آنها که از دو استوانه هالوژنی ساخته شدهاند شمایل خاصی را به آن بخشیدهاند؛ مخصوصا قسمتی از آنها که از نمای کناری نیز معلومند. چراغهای جلو هم حالت ذوزنقهای دارند که در سر پیچها، راننده خوردوی جلویی را نسبت به خطر آگاهتر میکند و به نظر میرسد همان نقش راهنما و چراغهای خطر روی آینهها را در جایی دیگر بازی میکند.
در کل میتوان اینگونه گفت که آن دسته از رانندگانی که تنها میخواهند خودرویشان کمی از لحاظ ظاهری نامتعارف باشد، لوبو را انتخاب میکنند. بد نیست بدانید حتی خانمها هم به این مدل آنچنان روی خوش نشان ندادهاند.
MVM 530؛ به یاد دهه 90
از چینیها بیشتر از این میتوان انتظار داشت؟ این خودرو هرچند در سال ۲۰۰۶ برای اولین بار به بازار عرضه شد و آنچنان قدیمی نیست اما طراحی ظاهری آن بیشتر شبیه خودروهای دهه ۹۰ است.
در نمای بیرونی و در بخش جلو، بیش از هر چیز چراغهای بزرگ خودنمایی میکند که البته متناسب با آن جلوه پنجرهاش که کرومی است، بزرگتر از حد معمول طراحی شده تا حداقل توازن حفظ شود. در نمای جانبی هم، شیشه ها شکل تخم مرغی دارند که در کنار خط صاف کشیده شده از چراغ جلو تا انتها، تلاش کاذب طراحان برای جلوگیری از یکنواختی را نشان میدهد.
در نمای عقب هم دوباره شاهد طراحی چراغهایی هستیم که بارزترین نکته آن بزرگ بودنشان است و به نوعی بین بخش عقب و جلوی خودرو از این نظر هماهنگی ایجاد شده! با این تفاوت که صندوق بزرگ و مرتفع در این قسمت آن تا حدی بزرگی این چراغها را تعدیل کرده است. اگر استایل خودرو یکی از فاکتورهای شماست، این دستپخت چینی چیزی نیست که انتظارتان را برآورده کند.
پروتون ویرا؛ به یاد دهه 70
ویرا محصول شرکت پروتون مالزی با همکاری شرکت میتسوبیشی ژاپن بود که در سال ۸۳ تولید و مونتاژ آن در زاگرس خودرو شروع شد. کمتر این خودرو را در خیابانها شاهد هستیم و اکثرا نام پروتون را با مدل GEN.2 میشناسند. شاید دلیل اصلی این نادیده گرفته شدن، اصرار این مدل روی طراحی کلاسیک قدیمی آن باشد.
ویرا در اصل همان میتسوبیشی لانسر است و از این نظر نمیتوان به آن زیاد خرده گرفت ولی از حق نگذریم ظاهرش آنچنان که باید و شاید دلچسب طراحی نشده، یعنی بهتر است بگوییم امرزوی نیست! فرم اتاق ساده بوده و کمترین خلاقیتی بهخصوص در طراحی چراغهای عقب بهکار نرفته است و کلا المانهای مدرن کمتر در استایل آن به چشم میخورد. اگر طرفدار خودروهای دهه ۷۰ هستید از ویرا خوشتان خواهد آمد؛ در غیر این صورت حتی از پارک شدن آن کنار خودرویتان شاکی هم خواهید شد!
تیبا؛ چند دقیقه سکوت
اگر سواد بصری داشته باشید از نزدیکی این خودرو هم رد نخواهید شد! محصولی که بیش از ۴۵ درصد مراحل ساختش کار خودمان بوده ولی گفتهاند طراحی بدنهاش با مشاوره طراحان ایتالیایی صورت گرفته!
وقتی این محصول جدید سایپا را در خیابانها ببینیم، اگر با خودمان روراست باشیم عکسالعمل اکثرمان به محض دیدنش به جای تحسین، پوزخند خواهد بود. مثل اینکه طراحان ایتالیایی بیشتر مشغول فعالیتهای جانبی و مافیابازیشان بودهاند تا کار روی زیبایی تیبا.
در مورد طراحی ظاهریاش تنها میتوان گفت: جشنواره خطوط! خطوطی اغراق شده که در هماهنگی کامل با بدنه نیستند. چراغهای برگی شکل جلو، جلو پنجره کوچک به همراه کپی خشداری از چراغهای عقب مزدا ۳۲۳ تمامی داشتههای این خودرو است. فراموش نکنیم که خطوط بدنه هم جزیی از شخصیت تیبا است. بهخصوص آنجا که دو خط همشکل روی گلگیر جلو و عقب توازن طراحی را کاملا بههم زده است. بهطور کلی تیبا در یک نگاه، خوب به نظر میرسد ولی گول نخورید؛ اگر به جزئیاتش دقت کنید پشیمان خواهید شد.
پراید ۱۳۲؛ باز هم سکوت
چند دقیقه سکوت کنیم بهتر است. بیچاره پراید که هرچند وقت یکبار تیغ طراحان داخلی را روی بدنه خود حس میکند. ظاهر کلاسیک فورد فیستا را کرهایها به اندازه کافی تغییر داده بودند که بعدها با نام پراید به بازار ایران رسید. ولی انگار تجربه مدل ۱۴۱ برای طراحان خوش ذوق کافی نبود تا شاهکاری جدید با نام ۱۳۲ خلق شود.
شک نکنید اگر ارتقای فنی، ایمنی، تجهیزات و توقف تولید مدلهای قبلی نبود کمتر کسی سراغ این مدل میرفت. چراکه فرم بچگانه سپرهای جلو به همراه تقلید خندهدار چراغها از BMW چیزی نیست که خوشایند هر کسی باشد. البته این موضوع در بخش عقب آن هم شکل وخیمتری به خود میگیرد. اینجا با صندوقی بزرگ که سپر کوچکش را به چالش کشیده به همراه چراغهایی با طراحی ناموزون و عجیب طرفیم. از حق نگذریم هیچ جوره نمیتوان با ظاهر این خودرو کنار آمد بهخصوص در مدلهای سفید رنگش!