امین شجاعی يكشنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰

دنیایی که نمی ‌ماند!

دنیا نامی است بر مرحله ابتدایی از هستی و قشری کم ‌مایه از آن که در حال حاضر، انسان محصور در سختی آن زندگی می ‌کند.

قرآن بینش ویژه‌ای در مورد دنیا به دست می ‌دهد و ماهیت آن را برای انسان آشکار می ‌کند. دنیا سرای درد است؛ از آن رو که آن را با بلا در پیچیده‌اند.

دنیا گذرگاهی است که آن را در مسیر آتشفشان و صخره‌ های لرزان کشیده‌اند، هیچ‌ کس از مومن و مشرک، بی‌ بلا و دشواری، از این گذرگاه نخواهد گذشت.

نیمه دیگر رخسار دنیا، آرزوست؛ زیرا خداوند دنیا را زینتکده‌ای ساخته است و زمین، کانون حیات دنیا را با زینت ‌ها آراسته است.

به علاوه شیطان نیز در این زینتکده مأذون است تا به تزئین بپردازد، اما ویژگی تزئین شیطان آن است که زشتی‌ ها را نیز زیبا جلوه می ‌دهد.

حیات دنیا با چنین خصیصه‌ای، امل‌ ها را بر می ‌انگیزد و در وسعت این آرزوهای بلند، چهره‌ای فربه از خویش به دست می‌ دهد.

قرآن می ‌آموزد که دنیا، خود چهره‌ای نزار و استخوانی دارد و آنچه را فربه می ‌سازد، آرزوهای آدمی است. قرآن برای آنکه پرده ‌های غرور و غفلت را از مقابل دیده غافلان و مغروران کنار زند و ناپایداری و زودگذر بودن دنیا را ترسیم کند، دنیا را در قالب مثال ‌هایی به همگان معرفی می‌ کند.

 

زینت بی ‌دوام

«إِنَّمَا مَثَلُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا كَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاء فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأَرْضِ مِمَّا یَأْكُلُ النَّاسُ وَالأَنْعَامُ حَتَّىَ إِذَا أَخَذَتِ الأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّیَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَیْهَآ أَتَاهَا أَمْرُنَا لَیْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِیدًا كَأَن لَّمْ تَغْنَ بِالأَمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآیَاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ وَاللّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلاَمِ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ».

«در حقیقت مثل زندگى دنیا بسان آبى است كه آن را از آسمان فرو ریختیم پس گیاه زمین از آنچه مردم و دامها مى‏خورند با آن درآمیخت تا آنگاه كه زمین پیرایه خود را برگرفت و آراسته گردید و اهل آن پنداشتند كه آنان بر آن قدرت دارند شبى یا روزى فرمان [ویرانى] ما آمد و آن را چنان در ویده كردیم كه گویى دیروز وجود نداشته است این گونه نشانه‏ها[ى خود] را براى مردمى كه اندیشه مى ‏كنند به روشنى بیان مى ‏كنیم.

و خدا [شما را] به سراى سلامت فرا مى‏خواند و هر كه را بخواهد به راه راست هدایت مى ‏كند.»

در این مثال، دنیا صحنه‌ای مالامال از جنب و جوش و حرکت است. باران به میهمانی زمین آمده و گیاهان با آب باران خود را شستشو می ‌دهند و شکوفا می‌ شوند و به ثمر می ‌رسند؛ به ‌گونه‌ای که زمین همچون عروسی زینت می‌ یابد و جلوه‌ گری می‌ کند و اهل زمین با دیدن آن فریفته می‌ شوند و گمان می‌ دارند که این همه جلوه ‌های زیبا مرهون تلاش ‌های آن‌هاست و کسی را یارای آن نیست تا این مواهب و نعمت‌ ها را از آن‌ها باز پس گیرد. اما ناگهان فرمان الهی فرا می ‌رسد و سرمایی سخت یا طوفانی در هم‌ کوبنده همه چیز را در هم می ‌ریزد و آن ‌ها را چنان دور می ‌کند که گویا هرگز نبوده‌اند.

گویی همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاده و آنچنان همه چیز دگرگون شده است که باور نمی‌ کنیم این همان باغ سرسبز و خرمی است که دیروز به روی ما می ‌خندید. این حکایت دنیایی است که نه جای امنیت و سلامت است و نه آن را ثبات و پایداری است و کسی از خوشی‌ های آن جز حظ و بهره اندکی نبرده است.

امام علی (علیه السلام) دنیا و فرجام دنیا پرستی را چنین ترسیم کرده است: «شما را از دل بستن به دنیا بر حذر می‌ دارم؛ زیرا دنیا به کام دنیاپرستان شیرین شده است و در نظر آنان سبز و خرم است، به شهوت ‌ها و خواهش‌ های بیهوده پیچیده شده است و به وسیله متاع‌ های زود از بین‌ رونده اظهار دوستی می‌ کند و به زیورهای اندک مردم را به شگفت آورده، شاد می‌ نماید و برای آرزوها و فریب، خویش را آرایش می‌ کند.

شادی آن پایدار نیست و از درد و اندوهش آسوده نمی ‌باید گشت، بسیار فریبنده و زیان ‌رساننده است، تغییر دهنده حالات است، فانی و نابود و تباه می‌ گردد، شکمخواره‌ای است که همه را هلاک می‌ نماید، آنگاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهش ‌های آنان دمساز شد، می‌ نگرند که جز سرابی بیش نیست.»

 

زرق و برق ناپایدار

«وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا كَمَاء أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِیمًا تَذْرُوهُ الرِّیَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ مُّقْتَدِرًا الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا»

«و براى آنان زندگى دنیا را مثال بزن كه مانند آبى است كه آن را از آسمان فرو فرستادیم سپس گیاه زمین با آن در آمیخت و [چنان] خشك گردید كه بادها پراكنده‏اش كردند و خداست كه همواره بر هر چیزى تواناست.

مال و پسران زیور زندگى دنیایند و نیكی هاى ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید [نیز] بهتر است.»

در این مثال قطره‌ های حیاتبخش باران بر پهنه زمین می ‌ریزد و صفحه کوه و صحرا یکپارچه جنبش و حیات می‌ شود، گل‌ ها و شکوفه ‌ها و میوه‌ ها یکی بعد از دیگری زینت بخش شاخه‌ها می ‌شوند. گویی همه می‌ خندند، فریاد شادی می‌ کشند و به وجد و رقص در ‌آمده‌اند. ولی این صحنه دل‌ انگیز دیری نمی ‌پاید، بادهای خزان شروع می ‌شود و گرد و غبار مرگ بر سر آن‌‌ ها می ‌پاشد، هوا به سردی می ‌گراید، آب‌ها کم می‌ شود و چیزی نمی‌ گذرد که آن گیاه خرم و سرسبز و خندان، به شاخه ‌ها و برگ‌ های پژمرده و بی ‌فروغ تبدیل می ‌شوند که باد و نسیم آن ‌ها را به هر سو می ‌پراکند.

امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «خدا رحمت کند کسی را که در امر دنیا اندیشه کند و عبرت گیرد و از ناپایداری دنیا بینا شود و باور کند که آنچه از دنیا باقی مانده، به زودی نابود است و آنچه از آخرت موجود است، زوال‌ ناپذیر و همواره بوده است و آنچه از ساعات عمر که به حساب می‌ آید، به پایان می ‌رسد و هرچه انتظار دارید (مرگ و قیامت) آینده است و هر آینده‌ای نزدیک است.»

 

متاع غرور

«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَكُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ»؛ «بدانید كه زندگى دنیا در حقیقت بازى و سرگرمى و آرایش و فخر فروشى شما به یكدیگر و فزون ‏جویى در اموال و فرزندان است [مث ل آنها] چون مثل بارانى است كه كشاورزان را رستنى آن [باران] به شگفتى اندازد سپس [آن كشت] خشك شود و آن را زرد بینى آنگاه خاشاك شود و در آخرت [دنیا پرستان را] عذابى سخت است و [مومنان را] از جانب خدا آمرزش و خشنودى است و زندگانى دنیا جز كالاى فریبنده نیست.»

در این مثال ابتدا از وضع زندگی دنیا و مراحل مختلف و انگیزه ‌های حاکم بر هر مرحله ترسیم گویایی صورت گرفته و در مجموع دوران ‌های عمر آدمی به پنج مرحله «غفلت»، «سرگرمی»، «تجمل»، «تفاخر» و «تکاثر» تفسیم شده است.

مرحله اول کودکی است که در غفلت و بی ‌خبری و بازی می‌ گذرد، مرحله دوم نوجوانی است که سرگرمی جای بازی را می ‌گیرد، مرحله سوم جوانی است که مرحله شور و عشق و تجمل‌ پرستی است، مرحله چهارم مرحله‌ای است که احساسات کسب مقام و فخر در انسان زنده می ‌شود و در مرحله پنجم است که آدمی به فکر افزایش مال و جمع ثروت می ‌افتد.

زندگی دنیا هنگامی که با مقیاس‌ های بشری سنجیده می‌ شود، در چشمان انسان بسیار بزرگ و خیره‌ کننده به نظر می رسد، اما چنانچه در قیاس با آخرت و معیارها و مشخصات آن سنجیده شود، بسیار کم‌ ارزش و بی‌ اهمیت خواهد شد؛ همان‌گونه که در این مثال دنیا همچون اسباب‌ بازی کودکان ترسیم شده که اهل دنیا در طول دوران عمر خود به بازی با آن مشغول اند و از مسائل مهم و جدی که در پیش رو دارند، باز می‌ مانند.



شارژ سریع موبایل