امین شجاعی پنجشنبه ۵ فروردين ۱۳۹۵ - ۰۲:۰۰

به محض این که چشمتان به چشمش می افتد، احساس می کنید این همانی است که دنبالش بودید. ظاهرش، رفتارش، نوع حرف زدنش همه به دلتان می نشیند و شما را مجاب می کند که او نیمه گمشده شماست. اما آیا واقعا «نیمه گمشده» ای وجود دارد؟ آیا این یک افسانه عاشقانه است یا یک واقعیت ماورایی؟

حقیقت این است که مغز ما برای پسندیدن آدم های دیگر از مکانیزم پیچیده ای استفاده می کند. مغز شما در همان زمانی که با یک نگاه ساده در دام عاشقی می افتید، مشغول ارجاع های بسیار، تداعی و تطبیق این فرد با معیارهایتان است
معیارهای شما ممکن است شامل طریقه ایستادن، راه رفتن، حرف زدن یا حتی ارتباط او با دیگران باشد. اگر رفتارها، ظاهر یا هر چیز دیگری در طرف مقابل شما را یاد کس دیگری بیندازد که قبلا به او حس خوبی داشتید (مثلا پدر یا مادرتان، بازیگر مورد علاقه تان، نامزد سابق شما و...)، به احتمال زیاد عاشق می شوید

ما معمولاً از یک الگو پیروی می کنیم و همیشه جذب یک تیپ خاص از افراد می شویم. بنابراین اگر کسی شما را یاد کسی بیندازد که قبلاً به او علاقه داشتید، احتمال زیادی دارد که جذب این فرد جدید شوید. حتی اگر در خودآگاهتان ندانید که شما را یاد کسی از گذشته تان می اندازد.

اگر فردی یکی یا چند مورد از این معیارها را نداشته باشد، اتوماتیک وار ویژگی تبدیل شدن به عشق زندگی شما را از دست می دهند و احتمالاً فقط همکار، فامیل یا غریبه ای در اطراف شما باقی می مانند. البته لیست هر شخص متفاوت و خاص است

به جز معیارهای ظاهری، معیارهای شخصیتی شما و طرف مقابل، ارزش های فکری شما، اعتقادات مذهبی تان، تجربیات قبلی عاطفی تان در زندگی، الگوی ارتباطی تان با والدین هم روی فهرست معیارهای شما تاثیر می گذارد و طرحی از فرد مورد پسند شما در ذهنتان تشکیل می شود که آدم های زندگی تان هر قدر به این طرح نزدیک تر باشند، بیشتر ممکن است که مورد توجه و علاقه شما قرار گیرند و بیشتر ممکن است از سوی شما، نیمه گمشده لقب بگیرند

این طرح خاص ذهنی، باعث می شود مثلا دوستتان با فردی ازدواج کند که به نظر شما خیلی معمولی است اما او دیوانه وار عاشق آن فرد است. آن مرد با نقشه عشق دوست شما مطابقت دارد نه نقشه شما. 

به همین دلیل است که عشق پدیده ای رمزآلود است و خیلی ها آن را به سرنوشتشان نسبت می دهند. اما در واقعیت، این هیچ ارتباطی با سرنوشت ندارد، فقط به ذهن ناخودآگاه شما بستگی دارد که ارزیابی کند آن فرد با لیست شما هماهنگی دارد یا خیر.

حقیقت ماجرا این است که هرچه اطلاعات و آگاهی تان از معیارهای ذهن ناخودآگاهتان بیشتر شود، می توانید خیلی سریع ارزیابی کنید که چرا جذب یک نفر شده اید و به همان نسبت، سریع تر می توانید فردی را که با معیارهای شما همخوانی دارد در اطرافتان پیدا کنید.

یک موضوع دیگر هم ممکن است باعث شود شما فردی را به همسری برگزینید و احساس کنید او نیمه گمشده شماست: تفاوت! مواجه شدن با کسی که شخصیتی متضاد شما دارد یا به نوعی، چیزهایی را در خود دارد که شما همیشه به دنبال آن بوده اید و نتوانسته اید آن را به دست بیاورید برای برخی افراد جذابیت ایجاد می کند. این یعنی شما به دنبال کسی می روید که علایق یا نیازهای زندگی نکرده شما را، زندگی کرده باشد. به عنوان مثال، کسی که احساس حقارت دارد اما فردی باهوش است به دنبال کسی است که در عین باهوش بودن اعتمادبه نفس داشته باشد تا بتواند آنها را به تعادل برساند.



شارژ سریع موبایل