مهربان عابدی چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰

در سینمای ایران تعداد فیلم هایی که متعلق به سینمای بدنه نیستند و از آن طرف هم نمی شود آنها را کاملا به جریان روشنفکری سنتی ایران نسبت داد، زیاد نیست. البته که با آمدن دوربین های دیجیتال و ساده تر شدن فیلمسازی امیدواریم تعدادشان در آینده بیشتر شود.

 

کسانی که این فیلم ها را می سازند اگر در خارج از ایران فیلمسازی می کردند جزو جریان مستقل سینما محسوب می شدند؛ یعنی همان جریانی که از ژان لوک گدار گرفته تا تارانتینو از دلش سربرآورد. جریانی که می تواند هم فیلم های مردمی پسندتر تولید کند و هم فیلم هایی که در ایران به مخاطب خاص معروفند.

 

فیلم هایی که امروز به آنها اشاره می کنیم مربوط به همین جریان هستند. بیشترشان جزو کارهای اولیه فیلمسازان شان هستند که در جوانی آنها را ساخته اند. عجیب هم نیست. برای ساخت فیلم مستقل که فکر فیلمسازش نه جذب مخاطب باشد و نه بخواهد دل روشنفکران را به دست بیاورد، باید سر پرشور داشت و ریسک کرد؛ ویژگی که بیشتر فیلمسازان جوان دارند قبل از اینکه بخواهند در دام نقدها و جریان های رایج سینمای ایران بیفتند.

 

بعضی هایشان دیگر از آن جریان مستقل دل کنده اند، خیلی هایشان مسیرشان در طول سال های اخیر به بیراهه ختم شده است و تعدادی دیگر هم همچنان دست و پا می زنند تا فیلم خودشان را بسازند.

 

بعضی از این فیلم ها مثل «خواب تلخ» محسن امیریوسفی، «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» و «کارگران مشغول کارند» اصلا فرصت چندانی برای دیده شدن پیدا نکردند. «نفس عمیق» مشهورترین فیلم این فهرست است که هر چه می گذرد بیشتر قدر می بیند و در فهرست بهترین های سینمای ایران بعد از انقلاب جای خودش را محکم تر می کند.

 

سر بعضی از این فیلم ها مثل «تنها دو بار زندگی می کنیم» و «شب های روشن» هنوز بحث است که آیا اصلا به همان خوبی که خیلی از منتقدان معتقدند هستند یا نه و فیلم هایی مثل «پله آخر» و «چیزهایی هست که نمی دانی» هنوز آنقدر از اکران شان نگذشته که بشود درباره ماندگاری شان نظر داد.

 

وجه مشترک این فیلم ها که باعث شده همه آنها در فهرست ما جای بگیرند این است که اولا متعلق به جریان مستقل فیلمسازی هستند و بعد هم اینکه تقریبا همه شان فیلم های مورد علاقه منتقدان جوان تر، دانشجویان و قشر روشنفکرتر سینمابین به شمار می روند.

 

شبح کژدم

 

    کارگردان: کیانوش عیاری

    سال ساخت: 1365

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 35

    بازیگران: جهانگیر الماسی، فرزانه کابلی، کاظم افرندنیا

 

 

شبح کژدم

 

دومین فیلم کیانوش عیاری داستان یک عشق سینمای بزرگ است. برای همین هم میان دوستداران سینما آنقدر محبوب شده. می توانست «سینما پارادیزو»ی ایران باشد: در ستایش زندگی که در سینما حل می شود. ماجرای فیلمساز فیلم های هشت میلیمتری که می خواهد فیلمنامه «شبح کژدم» را به عنوان یک فیلم سینمایی بلند بسازد. او با یکی از رفقای سیاهی لشگرش فیلم را در زندگی واقعی اجرا می کنند. فیلمی بازیگوش و به غایت جذاب با ایده ای تر و تازه با اشاره و ارجاع به «گنج های سیرامادره» جان هیوستون که آنقدر که باید قدر ندید.

 

«شبح کژدم» البته از لحاظ فرم و فضاسازی با بقیه فیلم های عیاری خیلی متفاوت است. فیلمی شیطنت آمیز از کارگردان جوانی که خودش هم عاشق سینماست و به همین خاطر هم بارها اشاره کرده که «شبح کژدم» فیلم مطلوب و مورد علاقه خودش هم هست گرچه از نظر کارگردانی فیلم خیلی کاملی نیست.

 

نفس عمیق

 

    کارگردان: پرویز شهبازی

    سال ساخت: 1380

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 39

    بازیگران: منصور شهبازی، مریم پالیزبان و سعید امینی

 

 

در دهه 70 برای اولین بار فیلم های زیادی درباره جوانان و شرایط اجتماعی شان ساخته شد اما بیشترشان از آن فیلم های سطحی بودند که می خواستند با استفاده از فضای باز ایجاد شده شعار بدهند.

 

نفس عمیق

 

«نفس عمیق» صادقانه ترین فیلم درباره نسل جوان بود و به همین خاطر هم به دل نشست. داستان دو رفیق جوان به نام منصور و کامران که یکی هنوز عشق به زندگی دارد و دومی به ته خط رسیده. تصویر دو جوان که تا آن روز جلوی دوربین نرفته بودند برای مخاطبان جوان «نفس عمیق» آشنا بود. خودشان هم مثل منصور و کامران خیابان ها را گز کرده بودند، یک جاهایی از زندگی بریده بودند و یک وقت هایی هم «آیدایی» پیدا شده بود که دوباره به زندگی گره شان بزند.

 

هنوز تصویر پلیور قرمز کامران در آب های سد کرج محبوب ترین تصویر سینمای ایران برای خیلی از آنهایی است که اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 جوانی کردند. این سومین فیلم شهبازی بود. «نجوا» و «مسافر جنوب» را اصلا کسی ندیده بود اما بعد از «نفس عمیق» شهبازی تبدیل به یکی از فیلمسازان مهم سینمای ایران شد.

 

شب های روشن

 

    کارگردان: فرزاد موتمن

    سال ساخت: 1381

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 45

    بازیگران: مهدی احمدی و هانیه توسلی سعید عقیقی

 

 

شب های روشن

 

منتقد با سابقه، از کتاب مشهور داستایوسکی اقتباسی ایرانیزه شده ارائه کرد که بهترین کار کارنامه فرزاد موتمن تا همین امروز به شمار می رود. عاشقانه ای درباره یک استاد دانشگاه ادبیات که آدمی منزوی است و اتفاقی در خیابان با دختری آشنا می شود که به خاطر عشقش بعد از چند سال قرار است سه شب رأس ساعت 11 در یک مکان مشخص منتظر او بایستد. نکته فیلم اولا کارگردانی خوب موتمن است که تا پیش از این فیلمی از او به نمایش درنیامده بود. (وضعیت «هفت پرده» هنوز هم نامشخص است.)

 

فیلمسازی که عاشق گدار است اما خوشبختانه در «شب های روشن» یادش مانده که فقط باید کارگردانی کند و از مولف بودن فاصله بگیرد. همین هم باعث موفقیت فیلم می شود. در ضمن عقیقی خیلی خوب توانسته علایق ادبی خودش را در اقبتاس اش از داستایوسکی بگنجاند. از بهترین بازی های کارنامه هانیه توسلی هم هست و تدوین حسین زندباف هم در به بار نشستن این عاشقانه تاثیر زیادی داشته است.

 

بوتیک

 

    کارگردان: حمید نعمت الله

    سال ساخت: 1382

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 36

    بازیگران: محمدرضا گلزار، گلشیفته فراهانی، حامد بهداد و رضا رویگری

 

 

بوتیک

 

هنوز هم بهترین بازی محمدرضا گلزار در «بوتیک» است. وقتی نعمت الله توانست از آن جوان خوش چهره فیلم های سطحی و کمدی های عامه پسنده بازیگری بسازد که بازی اش تلخی فیلم را ملموس تر می کرد. عاشقانه ای که پایان خوشی نداشت.

 

ماجرای دل بستن جوانی متعهد اما فقیر به دختری که از خودش فقیرتر بود و از خانه بیرون زده بود تا دنبال رویاهای بزرگش برود و همین هم باعث شد عشق پسر را نبیند و در نهایت با ساده دلی اش باعث نابودی خودش و پسر شد.

 

چیزی که باعث شد همه شیفته اولین فیلم نعمت بشوند دقت او در جزییات زندگی جوانانی بود که نقش اول فیلمش را داشتند. نعمت الله خیلی دقیق مشکلات آن قشر و طبقه را به تصویر کشید و این کار را نه فقط در طرح داستان و دیالوگ که در کارگردانی و میزانسن هم توانست انجام دهد. کاراکتر آقا شاپوری یکی از بهترین بدمن های تاریخ سینمای ایران است.

 

خواب تلخ

 

    کارگردان: محسن امیریوسفی

    سال ساخت: 1382

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 32

    بازیگران: عباس اسفندیاری، محسن رحیمی، دلبر قصری

 

 

خواب تلخ

 

اگر اسم فیلم و بازیگرانش را تا به حال نشنیده اید تعجب نکنید. این یکی از فیلم های خوب سینمای ایران است که هیچ وقت فرصت اکران پیدا نکرد. اولین فیلم محسن امیر یوسفی که با تلاش زیاد در طول این سال ها به مسیرش ادامه داده و همچنان توانسته خودش را در جریان فیلمسازی مستقل نگه دارد.

 

داستان طنازانه پیرمرد مرده شویی است که پس از یک عمر کار در قبرستان احساس می کند به زمان مرگ خودش نزدیک شده است. فیلم از نگاه اسفندیار روایت می شود و ترس ها و کابوس های او را در گورستان با طنزی گزنده و کنایه آمیز به تصویر می کشد.

 

«خواب تلخ» در بخش دو هفته کارگردانان کن، جایزه نگاه جوان را دریافت کرد و در بخش اصلی این جشنواره تقدیر ویژه بخش دوربین طلایی را گرفت. فیلم البته در عین اینکه بامزه است فضای رعب آوری هم دارد. فیلمبرداری بایرام فضلی از نکات درخشان «خواب تلخ» است.

 

باغ های کندلوس

 

    کارگردان: ایرج کریمی

    سال ساخت: 1383

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 51

    بازیگران: محمدرضا فروتن، خزر معصومی، بهناز جعفری

 

 

سومین فیلم ایرج کریمی در راستای بقیه فیلم های او یک عاشقانه مستقل و جمع و جور بود. کریمی که سال ها نقدهای تئوریک در ماهنامه فیلم می نوشت، سال 1379 با «از کنار هم می گذریم» فیلمسازی را هم تجربه کرد و فیلم هایش هم مورد توجه جوانان اهل سینما قرار گرفتند.

 

باغ های کندلوس

 

از میان فیلم هایش «باغ های کندلوس» بیشتر از همه دیده شد و اکرانش هم مناسب تر بود. داستان یک زوج عاشق که بعدتر متوجه می شویم مرده اند و قصه عشق شان برای دوستان شان تبدیل به افسانه شده است.

 

کریمی در کارگردانی بعد از سه فیلم به لحن مخصوص به خودش دست پیدا کرده؛ لحنی که تا حد زیادی شاعرانه است. فیلم با لوکیشن های زیبای کندلوس و داستان عاشقانه کریمی تبدیل به فیلمی دلچسب شد که این بار فقط جوانان طرفدارش نبودند و میان هم سن و سال های خود کریمی هم طرفدار زیادی داشت. با این وجود این آخرین فیلم از کریمی بود که می توانست یکی از فیلمسازان مستقل خوب سینمای ایران باشد.

 

چه کسی امیر را کشت؟

 

    کارگردان: مهدی کرم پور

    سال ساخت: 1384

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 29

    بازیگران: خسرو شکیبایی، مهناز افشار، علی مصفا، آتیلا پسیانی، محمدرضا شریفی نیا، نیکی کریمی

 

 

چه کسی امیر را کشت؟

 

واکنش ها نسبت به این فیلم پرستاره حیرت انگیز بود. کسانی که به سینما رفته بودند نمی دانستند با وجود این همه ستاره سینما در کنار هم، قرار نیست فیلمی داستان گو و عامه پسند ببینند. فیلم از لحاظ فرمی کاملا سبک جدیدی در سینمای ایران بود. مخاطب اتفاق خارج از دوربین را نمی دید. امیر را نمی شناخت و فقط واکنش دوستان او را نسبت به مرگش جلوی دوربین می دید؛ آدم هایی که کم کم با گفتن از امیر ذات خودشان را نشان می دادند. اولین بار بود که بازی متفاوتی از مهناز افشار دیدیم. در حقیقت بعد از این فیلم، افشار شروع کرد به تجربه های متفاوت.

 

فرم گراترین فیلم کرم پور است که قصه اش هم به اندازه فرم پیچیده بود. بخصوص وقتی آخر کار پای خود امیر هم به جلوی دوربین کشیده شد. فیلمی که متاسفانه در زمان خودش خیلی تحویلش نگرفتند اما اثر متفاوتی در سینمای ایران بود و می توانست یک کارگردان اهل تجربه به سینمای ایران بدهد.

 

کارگران مشغول کارند

 

    کارگردان: مانی حقیقی

    سال ساخت: 1384

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 36

    بازیگران: محمود کلاری، آتیلا پسیانی، فاطمه معتمد آریا، مهناز افشار، امید روحانی، احمد حامد

 

 

بیشتر منتقدان در توصیف فیلم می گویند: یک اثر بازیگوشانه و البته این را در مقام تحسین هم می گویند. بهترین توصیف فیلم همین می تواند باشد. دومین فیلم مانی حقیقی بعد از فیلم توقیف شده «آبادان»، اثری طنازانه و ابزورد است.

 

کارگران مشغول کارند

 

چهار رفیق در میانسالی با هم به سفر رفته اند و در جاده چشم شان به یک تخته سنگ می خورد که به شکل جالبی لب پرتگاه ایستاده. همینجوری بی دلیل همه وقت شان را می گذارند تا تخته سنگ را پایین بیندازند. همین خلاصه داستان به نظرتان مضحک می رسد اما باید فیلم جذاب حقیقی را ببینید تا متوجه شوید ماجرا چیزی فراتر از اینهاست. شاید هم همین باشد. شاید هم ما به زور قصد داریم به فیلم سرخوشانه حقیقی چیزی را بچسبانیم.

 

به هر حال حقیقی با همین فیلم به جرگه سینماگران مستقل وارد شد و تا آخرین فیلمش «پذیرایی ساده» هم مسیرش را خوب رفته است. امید روحانی، منتقد سینما یکی از بهترین حضورهایش را جلوی دوربین دارد.

 

تنها دو بار زندگی می کنیم

 

    کارگردان: بهنام بهزادی

    سال ساخت: 1386

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 25

    بازیگران: علیرضا آقاخانی، نگار جواهریان، رامین راستاد

 

 

تنها دو بار زندگی می کنیم

 

اولین فیلمی که از بهنام بهزادی روی پرده دیدیم در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر برای اولین بار روی پرده رفت. جشنواره ای که حسابی سوت و کور بود و همین به درخشش فیلم بهزادی بیشتر کمک کرد؛ فیلمی درباره یک دانشجوی پزشکی سابق که حالا راننده مینی بوس است و می خواهد پیش از کشتن خودش کارهای ناتمامش را به اتمام برساند. این وسط با یک دختر عجیب و غریب سرخوش هم آشنا می شود که خیلی شبیه شازده کوچولو به نظر می رسد.

 

خیلی ها فیلم را برداشت دیگری از «نفس عمیق» می دانستند اما کارگردان می گفت که تا پیش از ساخت فیلمش «نفس عمیق» را ندیده است. به هر حال چه ارجاع به نفس عمیق بود و چه کاملا مستقل از آن، «تنها دو بار زندگی می کنیم» موفق شد به خصوص قاپ جوانانی را که تنهایی عمیق راننده را درک می کردند، بدزدد. کشف بهزادی در فیلم آقاخانی بود که بازی اش خیلی مورد توجه قرار گرفت.

 

اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر

 

    کارگردان: شهرام مکری

    سال ساخت: 1386

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 30

    بازیگران: سینا رازانی، سیامک صفری، علی سرابی، رضا بهبودی، سعید ابراهیمی فر

 

 

اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر

 

فیلم از آن چیزی که به نظرتان می رسد عمیق تر است. نگاه مکری به زندگی، مرگ و رابطه انسان ها در این فیلم با زبانی طنزآمیز و کارگردانی دقیق و ریاضی وار حسابی مجذوب کننده از کار درآمده است. حیف که فیلم هنوز فرصت اکران پیدا نکرده. نکته جالبش این است که شهرام مکری در عرصه فیلم کوتاه برای خودش حسابی اسم و رسمی به هم زده بود و بعد وارد سینما شد اما در اولین فیلم بلندش از بازیگران تئاتر استفاده کرد که البته نتیجه هم درخشان بود. بازی سینا رازانی در این فیلم و اصلا چهره و میمیکش به یادماندنی است.

 

مکری البته بیشتر از آنکه فیلمسازی باشد که در فیلمش جو و فضاسازی ایجاد کند، عاشق فیلمنامه های ریاضی وار است. کارگردانی اش شبیه کار یک ریاضیدان است. انگار از روی یک فرمول دقیق همه چیز را سر جای خودش گذاشته باشد، با اینحال آنقدر شوخ طبعی دارد که فیلمش سرد از کار درنیامده.

 

چیزهایی هست که نمی دانی

 

    کارگردان: فردین صاحب الزمانی

    سال ساخت: 1389

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 47

    بازیگران: علی مصفا، لیلا حاتمی، مهتاب کرامتی

 

 

چیزهایی هست که نمی دانی

 

اولین تجربه کارگردان فیلم که پیش از این در عرصه صدا و تدوین و نقد فیلم فعالیت می کرد، پیش منتقدان موفقیت و اعتبار زیادی کسب کرد و حتی در جشنواره کارلووی واری هم بازخوردهای مثبتی نسبت به فیلم داشتند. فیلمی که بخش اعظمی از آن در شب و ماشین علی، راننده آژانس روشنفکر فیلم می گذرد و باید فیلمبرداری هومن بهمنش را تحسین کرد که کار جسورانه ای در فیلم انجام داده است.

 

فیلم بیشتر از آنکه عاشقانه باشد درباره رابطه آدم ها با یکدیگر، تنهایی شان و اتفاقات کوچکی است که می توانند مسیر زندگی را تغییر دهند. آنهایی که عاشق زوج حاتمی و مصفا بودند، از اینکه یک بار دیگر بعد از فیلم «لیلا» دوباره آنها را در یک اثر سینمایی کنار یکدیگر می دیدند، خوشحال شدند.

 

صاحب الزمانی سر فیلم «سیمای زنی در دوردست» هم با مصفا و حاتمی همکاری کرده بود. یکی از بهترین بازی های لیلا حاتمی را هم می توانید در این فیلم ببینید.

 

پله آخر

 

    کارگردان: علی مصفا

    سال ساخت: 1390

    سن فیلمساز موقع ساخت فیلم: 45

    بازیگران: لیلا حاتمی، احسان امانی، نظام الدین کیایی

 

 

دومین فیلم علی مصفا بعد از «سیمای زنی در دوردست» که به نسبت آن جهش بزرگی برای کارگردانش محسوب می شد. فیلم همچنان متعلق به سینمای مستقل و البته به قول معروف مخاطب خاص است با داستان پیچیده ای که احتمالا الان خلاصه آن برایتان کمی مضحک به نظر می رسد اما وقتی فیلم را ببینید متوجه پیچیدگی هایی می شوید: ماجرای یک ستاره زن سینما که به تازگی شوهرش را از دست داده و سر صحنه فیلمبرداری دقیقا موقعی که باید از پله ها پایین بیاید خنده اش می گیرد و هیچ کس هم نمی داند چرا.

 

پله آخر

 

فیلم پر از فلاش بک هایی است که رابطه زن را با همسرش نشان می دهد و از دل همین داستان یک خطی به رابطه آنها و آشنایی شان نقب می زند و البته بخشی از «پله آخر» هم فیلم در فیلم می شود و فیلمی را که زن در آن بازی می کند و به نوعی با زندگی اش پیوند دارد، روی پرده می بینیم. حاتمی برای بازی در این فیلم جایزه کارلووی واری را کسب کرد و موقع اکران هم جوانان و دانشجویان از فیلم استقبال خوبی کردند.



موضوعات داغ


شارژ سریع موبایل