تقریبا در زندگی ما هر روز با آدم هایی مواجه می شویم که دائما از ازدواجشان شکایت می کنند و به ندرت داستان هایی راجع به ازدواج های شاد می شنویم.
دخترها و پسرهای جوان اغلب کتاب های رمانتیک می خوانند و یا فیلم های عاشقانه نگاه می کنند و فکر می کنند زندگی خیلی شیرین است اما هنگامی که وارد زندگی می شوند،می بینند زندگی با تصورات گذشته آنها بسیار متفاوت و یا حتی در بعضی موارد بسیار تلخ است. اما باید بدانند که هنگام شروع زندگی قطعا با مشکلات و مسوولیت هایی مواجه می شوند که قبلا هرگز انتظارش را نداشته اند.جوان ها فکر می کنند ازدواج یک وظیفه است اما ازدواج یکی از مهمترین وقایع زندگی یک شخص است و اگر شما دوست دارید.
در زندگی زناشویی تان موفق باشید، باید با کمتر کردن نقاط تفاوت میان خودتان به یک هماهنگی برسید.از قدیم می گویند ازدواج زمانی موفق است که یک زن کور و یک مرد کر ازدواج کنند چون خانم کور نمی تواند نقاط ضعف شوهرش و خطاهای او را ببیند و یک همسر کر نمی تواند غرغرهای خانمش را بشنود.اما اگر دوست دارید ارتباط زناشویی تان دقیقا موفق باشد،باید هردوی شما برای آن تلاش کنید و در این راه تمام افکار و انرژی خود را برای ساختن زندگی تان بگذارید تا حس اعتماد و پایداری وارد زندگی تان شود.
برای داشتن یک زندگی زناشویی شاد می توانید به توصیه های زیر عمل کنید؛بعضی وقت ها زوجینی که تازه با هم ازدواج کرده اند، آنقدر سرگرم یکدیگر می شوند که همه فعالیت ها، آدم ها و چیزهای زیبای اطرافشان را فراموش می کنند. البته در اوایل ازدواج این امر بسیار بدیهی است اما اگر دوست دارید که زندگی تان کسل کننده نشود، باید مثل دوران قبل از ازدواج رابطه خود را با دوستانتان برقرار و با خانواده تان رفت و آمد کنید.اگر امکانش را دارید، سر کار بروید و یا در کلاس های مختلف آموزشی برای افزایش معلومات خود شرکت کنید. فکر نکنید که چون یک زوج هستید.
دیگر باید از همه چیز دست بکشید، فراموش نکنید زندگی شما اگر ارتباط خود را با دوستان قدیمی تان حفظ کنید، قطعا جالب تر خواهد شد. همین ارتباط ها موجب می شود وقتی که با شوهر خود سر سفره ناهار می نشینید، حرف های بیشتری برای گفتن داشته باشید ؛ هر کسی قبل از ازدواج برای خودش دنیایی دارد که ممکن است کاملا با دنیای همسرش متفاوت باشد.
و یا همسرش با دنیای او بیگانه باشد. بهتر است برای جذاب تر کردن زندگی تان تمام گذشته های خود و آدم هایی را که با آنها در ارتباط بوده اید، با یکدیگر در میان بگذارید.با همه دوستان و همکاران کاری خود در ارتباط بمانید. شاید خانواده همسرتان شما را ناراحت کنند و یا حتی طوری رفتار کنند که دوست نداشته باشید با آنها بیرون بروید اما همه این مسائل را فراموش کنید.
و با آغوش گرم پذیرای آنها باشید. مهم نیست که شما در مورد آنها چگونه فکر می کنید اما به خاطر داشته باشید که اگر آنها نبودند، هیچ گاه شوهر شما هم به وجود نمی آمد، به صحبت های عجیب و غریب پدر شوهرتان درباره وضعیت آب و هوا گوش دهید و حتی دست پخت مادر شوهرتان را اگر خیلی هم وحشتناک است، بخورید. حتما تا حالا دیده اید که بعضی از زن و شوهرها در زندگی زناشویی خود چقدر موفق و شاد هستند. تلاش کنید برای هیجان بیشتر زندگی تان با آنها در ارتباط باشید.
هر گاه با همسرتان جر و بحث می کنید، شروع به گریه نکنید و یا در اتاق را پشت سرتان با صدای محکم نبندید. اگر می خواهید برنده باشید، خونسردی خودتان را حفظ کنید و بدانید که در محیط آرام، طرف مقابلتان بیشتر به حرف های شما گوش می دهد. طبیعتا شما هم دوست دارید که همسرتان همیشه به نظرات شما گوش دهد، غیر از این است؟
حتی اگر هر دوی شما به تنهایی آدم های مستقل و موفقی بودید فراموش نکنید که باید یکدیگر را حمایت و خوشحال کنید و به عنوان عاملی برای داشتن زندگی بهتر در کنار همسرتان تلاش کنید. شاید احمقانه به نظر برسد اما خیلی از افراد بسیار راحت فراموش می کنند که چه چیزی روز اول آنها را به یکدیگر علاقه مند کرد.هیچ گاه از رمانتیک بودن دست برندارید.
با همسر خود به تفریح، گردش و کوهنوردی بروید. همیشه از همسر خود متشکر باشید. دوران جوانی و مجردی خودتان را به یاد آورید که چگونه زندگی می کردید و اگر هم اکنون در زندگی مشترکتان به جایی رسیده اید، بدانید آن را مدیون همسرتان هستید. به یاد آورید که چطور او در زمانی که بداخلاق و عصبانی بوده اید شما را تحمل کرده است.
بدانید که با وجود چنین همسری چقدر خوشبخت هستید. بسیاری از مشکلات در زندگی زناشویی به علت بی اعتمادی طرفین به یکدیگر اتفاق می افتد.ازدواج یک نعمت است اما بسیاری از مردم به خاطر نداشتن درک صحیح از یکدیگر آن را به جهنم تبدیل می کنند. باید تلاش کنید که هیچ رازی را از یکدیگر پنهان نگه ندارید تا در صورت برملا شدن موجب بروز شک در طرفتان نشود.
بدانید که این رازهای پنهانی به همراه خود، شک ایجاد می کند و به دنبال شک، حسادت و حسادت خشم را به همراه می آورد و هنگامی که زوجین از دست یکدیگر بسیار عصبانی شدند، تصمیم به جدایی و در بعضی از موارد خودکشی می گیرند. شما زن و شوهرهای جوان سعی کنید شادی و غم را در کنار یکدیگر تجربه کنید.
به خاطر داشته باشید در بعضی از مراحل زندگی باید با موقعیت های بسیار غمناک و مصیبت بار روبه رو شوید و در این شرایط وقتی کنار هم هستید تحمل درد برایتان آسانتر می شود.برای درک بهتر یکدیگر راجع به مشکلاتتان با هم صحبت کنید تا به یک درک متقابل برسید. در نهایت باید بدانید که زن وشوهرها باید اسباب راحتی و آرامش یکدیگر را فراهم کنند.
تا احساس ناامنی و نارضایتی از زندگیتان بیرون رود و زندگی پرمعنا و شادی داشته باشید.یک عمر آنها برای ما جوانان برنامه ریزی می کردند، اینجا بیا، آنجا نرو، اما امروز ؛روزی است که ما باید برایشان برنامه ای بریزیم تا از فکر و خیال و درد و غم بیرون بیایند.روزگار غریبی است کهنسالی، روزگاری که منتظر همه است و هرکسی به آن می رسد.
یک عمر آنها برای ما جوانان برنامه ریزی می کردند، اینجا بیا، آنجا نرو، اما امروز ؛روزی است که ما باید برایشان برنامه ای بریزیم تا از فکر و خیال و درد و غم بیرون بیایند، شاید برنامه ریزی برای پدر و مادر هایی که به سن بازنشستگی رسیده باشند، کلمه زیبایی نباشد، اما اگر آنها را به حال خودشان رها کنیم، شاید خیلی زودتر از آنچه که تصور می کنیم ما را ترک کنند، پس قبل از این که حسرت بخوریم، دست به کار شویم.
محیط شادی برایشان مهیا کنیم
شاید دست و پایشان درد می کند، به یاد گذشته می افتند و حسرت می خورند، یاد دوستان و آشنایان از دست رفته شان می افتند و غصه می خورند، همه اینها به علاوه این که دیگر مثل گذشته سر کار نمی روند و مراجع کمی دارند و دیگر محور تصمیم گیری نیستند، عواملی است که آنها را به سمت افسردگی ، سرعت می بخشد، پس اگر دوستشان داریم، سعی کنیم از درد و غصه هایشان با فراهم کردن محیط شادی بکاهیم، مثلا چند روز جلوتر ، سالگرد تولدشان را جشن بگیریم و آنها را سوپرایز کنیم، به افتخار آنها مهمانی های بیشتری بدهیم، نوه ها که همیشه مایه شادی و نشاط اند را بیشتر به خانه شان ببریم، سعی کنیم هر روز با تلفن و پیامک به یادشان باشیم و ...
تشویق آنها برای ورزش
هیچوقت دیر نیست، درست است که پدر و مادرتان یک عمر از ورزش به دور بوده اند،اما می توان از همین امروز هم با ورزش های سبک و تحت نظر پزشک شروع کرد.پیاده روی هر روزه می تواند علاوه بر سلامتی و طول عمر بیشتر، اوقات آنها را پُر کرده و شادابیشان را بیشتر کند. سعی کنید حداقل هفته ایک روز آنها را به استخر ببرید، حتی اگر نمی توانند شنا کنند، پیاده روی در آب و استفاده از جکوزی و حوضچه آب گرم، شفای استخوان های خسته آنهاست.
می توانید چند عدد سی دی و فیلم نرمش خانگی برایشان تهیه کنید تا با نرمش روزانه سلامتی و شادابیشان را از دست ندهند.کار کردن در هر سنی موجب فعالیت مغز و جلوگیری از افسردگی می شود، متاسفانه بعضی از والدین ما به این بهانه که بازنشسته شده اند، کار و فعالیت را تعطیل کرده و خود را خانه نشین می سازند و اوقات خود را به بطالت می گذرانند، که این کار آنها اولین قدمشان در راه افسردگی و سپس بیماری های دیگر جسمی است، انسان از کار کردن زنده و خوشحال است، سعی کنید برای شادابی روحشان کاری از آنها بخواهید، البته با توجه به شرایط جسمی و روحیشان، مثلا برای نگهداری نوه ها از ایشان کمک بخواهید، اگر مغازه، آرایشگاه، شرکت و .. دارید، ازشان بخواهید روزی چند ساعت پیش شما بیایند و کار سبکی به آنها دهید، در انداختن ترشی و شور و تهیه مربا از آنها کمک بگیرید ، خلاصه سرشان را گرم کنید تا احساس مفید بودن بکنند.
یک کار خوب و ماندگار
والدین مسنتان دوست دارند که با شما حرف بزنند و از گذشته برایتان تعریف کنند هم شما را نصیحت کرده و هم دلشان خالی شود، ازشان بخواهید که خاطراتشان را بنویسند، اگر توان نوشتن ندارند، برایشان ضبط کنید، باور کنید با این کار شور و شوق را به آنها برمی گردانید، اصلا شاید توانستید برایشان چاپ کنید، مهم روحیه آنهاست که با این کار تقویت می شود.
رنگ های شاد، حضور در اجتماع
چه اشکالی دارد که بی هیچ بهانه ای برای مادر بزرگتان یک روسری روشن بخرید و ازش بخواهید که برای رفتن به سینما شما را همراهی کند؟ یک رومیزی قشنگ لیمویی رنگ، چند عدد کوسن نارنجی، لیوان های رنگی همه اینها می تواند به خانه سوت و کور والدین مسنتان رنگ و لعاب تازه ای بدهد.استفاده از لباس های شاد، روحیه آنها را شاد می سازد، تشویقشان کنید که هم شاد بپوشند و هم به سینما، تئاتر، موزه، نمایشگاه بروند و خلاصه در اجتماع حضور داشته باشند.
تکنولوژی روز را یادشان بدهید
شاید کم سواد باشند، شاید دیر یاد بگیرند، اما سعی کنید تا استفاده از تکنولوژی روز را یاد بگیرند، مثلا استفاده از پیامک و یا وایبر. یک کامپیوتر قدیمی برایشان بگیرید و طرز استفاده از اینترنت را بهشان یاد دهید، موج های جالب رادیو را برایشان یادداشت کنید، وقت شروع برنامه های شاد و جذاب تلویزیون بهشان زنگ بزنید و راهنماییشان کنید تا کدام کانال را بگیرند، مطمئن باشید آنها ته دلشان می خواهد بدانند که این تلفن همراه و کامپیوتر چه دارد که همه این گونه مات و مبهوتشان می شوند!
