امین شجاعی دوشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۰

اختلاف سنی معقول در ازدواج، به عنوان یک فاکتور مهم و اساسی در انتخاب همسر توصیه می شود. اختلافی که هیچ وقت به هیچ شکل برطرف نخواهد شد و همیشه با آن دست به گریبان خواهید بود.

امیر حسین ۱۶ سال از همسرش مریم که ۳۰سال دارد. بزرگ تر است. امیرحسین می گوید:

 تقریبا در ۲ سال اول زندگی مان همه چیز رو به راه بود. مسافرت های مان خاطره انگیزترین لحظات عمرم بود و در کنار مریم خوشبختی را احساس می کردم.اما اکنون که ۱۰سال از زندگی مشترک مان می گذرد دیگر خبری از آن شور و نشاط نیست.احساس می کنم علایق ما خیلی از هم فاصله گرفته است. علاوه بر این حالا که رفته رفته گرد پیری به سروصورت من نشسته است فکر می کنم همسرم از این که بخواهد در کنار من در شهر قدم بزند خجالت می کشد.

اگرچه نمی توان درباره عدد دقیق فاصله سنی زوجین و نقش آن در موفقیت و شکست زندگی زناشویی قانون یکسانی برای همه افراد صادر کرد اما یقینا تناسب سنی از جمله موازین زیربنایی و اساسی در ازدواج است که بی توجهی به آن، زمینه ساز بسیاری از کج خلقی ها و ناسازگاری ها در زندگی زناشویی خواهد شد.

 

آسیب هایی که باید جدی گرفت

مسلما تفاوت سنی که در برخی مواقع حالت «شکاف سنی» به خود می گیرد برای زوجینی که بیش از یک دهه با یکدیگر فاصله سنی دارند مخاطرات زیادی را به همراه دارد. پختگی زیاد یکی از طرفین در مقابل ناپختگی و بی تجربگی های طرف مقابل، مهم ترین عاملی است که کفه ترازوی ارتباط را در بیشتر ابعاد زندگی زناشویی نامتوازن می سازد.

ترس از دست دادن همسر، وابستگی به او، احساس برتری و کامل بودن، موظف دانستن خود واحساس مسئولیت نسبت به کنترل رفتارهای فرد کوچک تر، زیر سوال بردن تعدادی از رفتارهای او، کهولت سن و زوال جسمی و ... همه و همه از جمله نگرانی هایی است که در این نوع روابط گریبان گیر همسر «مسن تر» می شود.

فرد «کوچک تر» نیز با نگرانی هایی نظیر دلزدگی و سردشدن نسبت به رابطه زناشویی، احساس بی حوصلگی و تمایل به انزوا، احساس خجالت زدگی از حضور در جمع و معرفی همسر به دوستان و آشنایان، حس پشیمانی و ...، دست و پنجه نرم می کند.

 

راهکارها

با درنظرگرفتن این موضوع در ادامه راهکارهایی برای زوجین که مرد اختلاف سنی زیادی با همسرش دارد، ارائه می شود:

 - مراقب باشید به همسری کنترل گر تبدیل نشوید؛ از آنجا که تفاوت سنی میان زوجین خصوصا زمانی که مرد بزرگ تر است و دختر هم در سنین بسیار پایین به سر می برد می تواند زمینه ناهمسانی در اندیشه و افکار فردی و اجتماعی را میان همسران فراهم آورد، این احتمال وجود دارد که چنین ازدواج هایی در دام ارتباط والد - کودکی بیفتد در این دسته از ازدواج ها فرد کوچک تر هنوز در دوران نوجوانی به سر می برد و فرد بزرگتر مرحله جوانی خود را سپری می کند، با تجربه تر است و خود را در قبال ناپختگی ها، ناآگاهی ها و خودسری های فرد کوچک تر مسئول می داند؛ مسئولیتی از جنس مسئولیت پدرانه.

در واقع بسیاری از افراد بزرگ تر در ازدواج های بافاصله سنی زیاد معتقدند مسئولیت «تربیت» همسر نوجوان شان به عهده آنها واگذار شده است در نتیجه ممکن است ناخواسته در مقام یک والد شروع به سخت گیری و کنترل خارج از عرف همسر نوجوان شان کنند.

 - در کنارش باشید نه در مقابلش؛مسلما در ازدواج هایی با شکاف سنی بالا خصوصا زمانی که زوجین کم سن و سال هستند، فرد کوچک تر ممکن است به تفریحات، سرگرمی ها و رفتارهایی علاقه مند باشد که شاد و پرهیجان است اما از نگاه فرد بزرگ تر چندان پسندیده و مقتضی مقام و شان فرد متاهل نیست.

در چنین ازدواج هایی حتی ممکن است «خنده های کودکانه» همسر زمینه ایجاد ناراحتی و کج خلقی زوج بزرگ تر را فراهم کند! حال چنانچه فرد بزرگ تر همسرش را به گونه ای «منطقی» همراهی نکند بلکه مشغول سرزنش کردن و ایرادگیری از رفتارهای ناپخته او باشد و نحوه برخورد همسرش را مایه شرمساری و خجالت خود ببیند و یا کلا تصمیم بگیرد او را به حال خود بگذارد و در هیچ کدام از علایق همسرش مشارکت نکند، رفته رفته دلسردی و پشیمانی بر زندگی هر دو طرف سایه می گستراند و آن ها را به سمت فاصله گرفتن از یکدیگر و پناه بردن به عالم تنهایی یا جایگزین کردن جمع دوستان و اقوام به جای همسر سوق می دهد.

 - با خطاهای همسرتان منطقی برخورد کنید.بسیاری از خانم هایی که در سنین پایین و در اوج نوجوانی زندگی مشترک را آغاز کرده اند ممکن است بعد از گذشت سال ها از زندگی شان به دنبال شکوفایی استعدادهایشان باشند.

در چنین شرایطی مرد ممکن است شاهد آزمون و خطاهای زن برای به دست آوردن شغل، جایگاه اجتماعی، حل مشکلات شخصی و ارتباطی اش باشد. در واقع فرد کوچک تر با حرکت به سمت سنین رشد و پختگی، رفتارهایی را نشان می دهد که در واقع مقتضی سن اوست و بخشی از فرآیند طبیعی رشد محسوب می شود.

در چنین شرایطی شوهر (همسر بزرگ تر) که تاکنون همسرش را فردی صرفاً «تابع» می شناخته، ممکن است با ایجاد چنین تغییراتی به اشتباه بیندیشد که او مشغول سرکشی و طغیان است و باید در مقابل چنین تغییراتی ایستادگی کرد. در شرایط مذکور چنانچه زوجین از قدرت گفت وگوی منطقی و انعطاف بر سر تغییرات به وجود آمده برخوردار نباشند دیر یا زود شاهد جدایی عاطفی و روحی از یکدیگر خواهند بود.

- با همسر خود تعامل داشته باشید زیرا یکی از مهم ترین مشکلات زوج ها نداشتن تعامل است. به راحتی درباره هر موضوعی با هم صحبت کنید و درک و فهم تان از نقطه نظرات یکدیگر را تا حد امکان افزایش دهید؛ زیرا با این کار می توانید علاوه بر ایجاد و حفظ تعامل مورد نیاز، به خواسته ها و نیاز های طرف مقابل تان نیز پی ببرید. چنین ارتباط هایی به شما در رسیدن به یک ارتباط سالم و بادوام کمک زیادی خواهد کرد.

- هرگز بزرگ تر بودن خود را به روی او نیاورید تا موجب تحقیر او نشوید. اگر چندین بار به او یادآوری کنید که به دلیل بزرگ تر بودن، از او بهتر می فهمید صدمات غیرقابل جبرانی به زندگی تان زده اید.

- به جای این که مدام سعی کنید او رفتارهایش را مانند شما تغییر دهد، بیشتر تلاش کنید تا او را درک کنید. بعد از درک کردن هم باید با همسرتان همراهی کنید و در تمام تصمیمات زندگی تان، کنارش باشید. به طور مثال اگر شما علاقه ای به تفریحات هیجانی ندارید اما همسرتان با توجه به رده سنی اش دوست دارد هیجاناتش را به آن نحو تخلیه کند، به خاطر تحکیم پایه های خانواده تان با او همراهی کنید.

 - انجام فعالیت هایی که هر 2 نفرتان از آن لذت می برید در تقویت رابطه تان موثر است، به این فعالیت ها بیشتر بپردازید. به فعالیت هایی که هردوی تان به آن ها علاقه دارید مانند سینما رفتن، تئاتر، ورزش کردن و ... روی بیاورید. زیرا اشتغال به کارهایی که برای هردوی تان جالب است، پیوندتان را محکم تر می کند و تمرکزتان را نسبت به مسائل و مشکلات اختلاف سن به هم می زند.



شارژ سریع موبایل