مهناز حسنی چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۵

اعلان جنگ با خدا!

رباخوارى، گناه كبیره است. چون اعلام جنگ با خداوند است بنابر این رباخوار، محارب با خداست. او باید بداند كه در این جنگ، در یك طرف او قرار دارد و در طرف دیگر، خداوند جبّار.

او گمان نکند که با مردم محروم طرف است، بلكه خداوند به حمایت از محرومان برخاسته و از حقّ آنان دفاع مى‏كند.

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُوْمِنِینَ (بقره ـ 278)

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! تقواى الهى پیشه كنید و آنچه را از (مطالبات) ربا باقى مانده است رها كنید، اگر ایمان دارید.

در آیات قبل به مفاسد ربا اشاره شد كه ربا فرد و جامعه را از تعادل خارج و آشفته مى‏كند «یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ» و روشن شد كه ربا در حقیقت كم شدن است، نه زیاد شدن «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا» و اكنون نیز نهى از ربا را صریحاً بیان مى‏كند. «ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا»

در تفاسیرِ مجمع البیان، المیزان و مراغى نقل شده است كه وقتى آیه تحریم ربا نازل شد، برخى از صحابه همانند خالد بن ولید، عباس و عثمان، از مردم مقدارى طلب از بابت ربا داشتند، آنها در مورد طلبكارى خود، از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله كسب تكلیف كردند و آیه فوق نازل شد.

پیامبر صلى اللَّه علیه و آله بعد از نزول این آیه فرمود: عباس، عموى من نیز حقّ مطالبه ربا ندارد و قبل از همه، باید خویشان من دست از ربا بردارند.

همچنان كه در طى خطبه‏اى فرمود: «و كل ربا فى الجاهلیة موضوع تحت قدمى هاتین و اول ربا اضع ربا العباس» تمام رباهاى مقرّر در دوره جاهلیّت را زیر پاى مى‏اندازم و از همه پیشتر رباهایى كه براى عباس است. (تفسیر فى ظلال القرآن)

در این آیه خداوند افراد با ایمان را مخاطب قرار داده و براى تأكید بیشتر در مسأله تحریم ربا، مى‏فرماید: "اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! از خدا بپرهیزید و آنچه از ربا باقى مانده رها كنید اگر ایمان دارید" و جالب اینكه آیه فوق هم با ایمان به خدا شروع شده و هم با ایمان ختم شده است. و در واقع تاكیدى است بر این معنى كه رباخوارى با روح ایمان سازگار نیست، بنابراین هنگامى ایمان براى آنها حاصل مى‏شود كه تقوا را پیشه كنند و باقى مانده ربا یعنى مطالباتى كه در این زمینه دارند را رها سازند.

 

جمله "لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ" گر چه در مورد رباخواران آمده ولى در حقیقت یك شعار وسیع پر مایه اسلامى است كه مى‏گوید: به همان نسبت كه مسلمانان باید از ستمگرى بپرهیزند، از تن دادن به ظلم و ستم نیز باید اجتناب كنند، چرا که اصولاً اگر ستمكش نباشد ستمگر كمتر پیدا مى‏شود.

 

پیام‏های این آیه:

1ـ رباخوارى، از عادات زمان جاهلیّت بود كه مسلمانان صدر اسلام نیز به آن آلوده بودند. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»، «ذَرُوا»

2ـ تقوا، مرحله‏اى بالاتر از ایمان است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ»

3ـ رباخوار، مالك بهره نمى‏شود و اسلام سود رَبَوى را به رسمیّت نمى‏شناسد. «ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا»

4ـ لازمه‏ى ایمان و تقوا، صرف نظر كردن از مال حرام است. «إِنْ كُنْتُمْ مُوْمِنِینَ»

 

رباخوار، محارب با خداست

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُوُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ (بقره ـ 279)

پس اگر چنین نكردید، (بدانید كه) اعلان جنگ با خدا و رسولش داده‏اید و اگر توبه كنید، (اصل) سرمایه‏هاى شما از آنِ خودتان است. (و در این صورت) نه ستم مى‏كنید و نه بر شما ستم مى‏شود.

در این آیه، لحن سخن را تغییر داده و پس از اندرزهایى كه در آیات پیشین گذشت که با شدت با رباخواران برخورد كرده، هشدار مى‏دهد كه اگر به كار خود همچنان ادامه دهند و در برابر حق و عدالت تسلیم نشوند و به مكیدن خون مردم محروم مشغول باشند، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ناچار است با توسل به جنگ جلو آنها را بگیرد.

این همان جنگى است كه طبق قانون "فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِی‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ: با گروهى كه متجاوز است پیكار كنید تا به فرمان خدا گردن نهد" (سوره حجرات، آیه 9) انجام مى‏گیرد.

لذا در روایتى مى‏خوانیم هنگامى كه امام صادق علیه السلام شنید شخص رباخوارى با نهایت جرأت ربا مى‏خورد و نام آن را "لبا" (شیر آغاز یا آغوز) مى‏نهد. فرمود: "اگر دست بر او یابم، او را به قتل مى‏رسانم."

رباخوار، محارب با خداست. او باید بداند كه در این جنگ، در یك طرف او قرار دارد و در طرف دیگر، خداوند جبّار. «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ»

یا وقتى به امام صادق علیه السلام خبر دادند كه فلانى رباخوار است، فرمود: اگر قدرت مى‏داشتم گردنش را مى‏زدم. (وسائل الشیعه، ج 12، ص 429)

البته از این حدیث استفاده مى‏شود كه حكم قتل در مورد كسانى است كه منكر تحریم ربا هستند.

"فاذنوا" از ماده "اذن"، هرگاه با "لام" متعدى شود به معنى اجازه دادن است و هرگاه با "باء" متعدى گردد به معنى علم و آگاهى است، بنابراین "فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ" مفهومش این است: آگاه باشید كه خدا و رسولش با شما رباخواران، پیكار خواهد كرد و در واقع اعلان جنگ از سوى خدا و رسول به این گروه خیره‏ سر است.

بنابراین آنچه در سخنان بعضى معروف است كه در ترجمه آیه مى‏گویند:

"اعلان جنگ با خدا بدهید" درست نیست. (تفسیر"فاذنوا" به "فاعلموا" را غالب مفسران مانند طبرسى در مجمع البیان، ابو الفتوح رازى، فخر رازى، آلوسى در روح المعانى و علامه طباطبائى در المیزان و غیر آنها ذكر كرده‏اند.)

در هر حال از آیه بالا بر مى‏آید كه حكومت اسلامى مى‏تواند با توسل به زور جلو رباخوارى را بگیرد. (ضمناً آمدن حرب به صورت نكره دلیل بر اهمیت جنگ است).

سپس مى‏افزاید: "و اگر توبه كنید سرمایه‏هاى شما از آن شما است نه ستم مى‏كنید، و نه ستم بر شما مى‏شود."

یعنى اگر توبه كنید و دستگاه رباخوارى را برچینید، حق دارید سرمایه‏هاى اصلى خود را كه در دست مردم دارید (به استثناى سود) از آنها جمع‏آورى كنید و این قانون كاملاً عادلانه است زیرا هم از ستم كردن شما بر دیگران جلوگیرى‏ مى‏كند و هم از ستم وارد شدن بر شما، و در این صورت نه ظالم خواهید بود و نه مظلوم.

جمله "لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ" گر چه در مورد رباخواران آمده ولى در حقیقت یك شعار وسیع پر مایه اسلامى است كه مى‏گوید: به همان نسبت كه مسلمانان باید از ستمگرى بپرهیزند، از تن دادن به ظلم و ستم نیز باید اجتناب كنند، چرا که اصولاً اگر ستمكش نباشد ستمگر كمتر پیدا مى‏شود و اگر مسلمانان آمادگى كافى براى دفاع از حقوق خود داشته باشند، كسى نمى‏تواند به آنها ستم كند. باید پیش از آنكه به ظالم بگوییم ستم مكن به مظلوم بگوییم تن به ستم مده.

در روایتى مى‏خوانیم هنگامى كه امام صادق علیه السلام شنید شخص رباخوارى با نهایت جرأت ربا مى‏خورد و نام آن را "لبا" (شیر آغاز یا آغوز) مى‏نهد. فرمود: "اگر دست بر او یابم، او را به قتل مى‏رسانم." یا وقتى به امام صادق علیه السلام خبر دادند كه فلانى رباخوار است، فرمود: اگر قدرت مى‏داشتم گردنش را مى‏زدم.

 

پیام‏های این آیه:

1ـ رباخوار، محارب با خداست. او باید بداند كه در این جنگ، در یك طرف او قرار دارد و در طرف دیگر، خداوند جبّار. «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ»

 

2ـ رباخوارى، گناه كبیره است. چون اعلام جنگ با خداوند است. «بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ»

 

3ـ رباخوار، گمان نكند با مردم محروم طرف است، بلكه خداوند به حمایت از محرومان برخاسته و از حقّ آنان دفاع مى‏كند. «بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ»

 

4ـ چون رباخوار محارب با خداست، از وظایف حكومت اسلامى مبارزه با رباخواراى است. «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ»

 

5ـ براى محاربین با خدا نیز راه توبه باز است. «بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ»، «وَ إِنْ تُبْتُمْ»

 

6ـ رباخوار، تنها مالك اصل مال است، نه بهره آن. «فَلَكُمْ رُوُسُ أَمْوالِكُمْ»

 

7ـ براى نجات محرومان، اصل مالكیّت مردم را نادیده نگیرید و مالكیّت خصوصى در اقتصاد اسلامى پذیرفته شده است. «فَلَكُمْ رُوُسُ أَمْوالِكُمْ»

 

8ـ سلطه پذیرى و سلطه گرى هر دو محكوم است، نه ظلم ببینید و نه ظلم روا دارید. «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»

 

9ـ انتقام ممنوع است. به رباخوار توبه كننده نیز نباید ظلم شود. «فَلَكُمْ رُوُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»

 

10ـ به توبه كنندگان، نباید به خاطر خلافكارى‏هاى پیشین ظلمى شود. سرزنش كسانى كه قبلًا خلافكار بوده‏اند ممنوع است. «فَإِنْ تُبْتُمْ»، «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»

 

11ـ استقرار عدالت اقتصادى، از وظایف حكومت اسلامى است. «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»

 



شارژ سریع موبایل