سعیده حقیق سه شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۳ - ۲۲:۴۰

هوشنگ گلشیری در سال 1316در اصفهان بهدنیا آمد. در سال 1321همراه با خانواده به آبادان رفت. از سال 1321تا 1334در آبادان اقامت داشت که این دوره از زندگیش را باید شكل دهندهُ حیات فكری و احساسی او دانست.

پدرش كارگر بنا، سازندهُ مناره های شركت نفت بود، و مدام از خانه ای به خانهُ دیگر می رفتند. از سال 1334 تا 1352 هم در اصفهان زیسته است.گلشیری اولین داستانش را در سال 1337زمانی که در دفتر اسناد رسمی کار می کرد نوشت. پس از گرفتن دیپلم، معلم شد، در دهی دورافتاده در سرراه اصفهان به یزد.

گلشیری در سال 1338 تحصیل در رشتهُ ادبیات فارسی را در دانشگاه اصفهان آغاز كرد. آشنایی با انجمن ادبی صائب در همین دوره نیز اتفاقی مهم در زندگی او بود.

شركت در جلسات انجمن صائب زمینه ساز آشنایی با برخی اهل قلم آن روز اصفهان شد كه در نشستهای ادبی دیگر تداوم یافت. آشنایی با برخی فعالان سیاسی در این جلسات او را وارد عرصهُ فعالیت سیاسی كرد كه به دستگیری اش در اواخر سال 1340 انجامید. در پایان شهریور 1341 از زندان آزاد و در همان سال از دانشكدهُ ادبیات دانشگاه اصفهان فارغ التحصیل شد.

در این زمان دیگر چند شعر و یك داستان از او در مجلات پیام نوین، فردوسی، و كیهان هفته به چاپ رسیده بود. این نشستهای ادبی كه به دلیل حساسیت ساواك در خانه ها ادامه یافت، هستهُ اصلی جنگ اصفهان شد.

از شمارهُ دوم ابوالحسن نجفی، احمد میر علایی، ضیاء موحد و بعدتر تعدادی از نویسندگان و شاعران جوان به حلقهُ همكاران پیوستند. جنگ اصفهان كه این جمع را به عنوان قطبی در ادب معاصر شناساند كمابیش با همین تركیب تا سال 1360 در یازده شماره منتشر شد. گلشیری تعدادی از داستانهای كوتاه و چند شعر خود را در شماره های مختلف جنگ به چاپ رساند. در سال 1347، این داستانها را در مجموعهُ مثل همیشه منتشر كرد.

گلشیری و تعدادی از یاران جنگ اصفهان، در سال 1346، همراه با عدهای دیگر از اهل قلم در اعتراض به تشكیل كنگرهای فرمایشی از جانب حكومت وقت بیانیهای را امضا كردند و با تشكیل كانون نویسندگان ایران در سال 1347 به عضویت آن درآمدند. در سه دوره فعالیت كانون در جهت تحقق آزادی قلم و بیان و دفاع از حقوق صنفی نویسندگان، گلشیری همواره از اعضای فعال آن باقی ماند. در دورههای دوم و سوم فعالیت كانون، به عضویت هئیت دبیران نیز انتخاب شد.

رمان شازده احتجاب را در سال 1348، و رمان كریستین و كید را در سال 1350 منتشر كرد. در اواخر 1352، برای بار دوم به مدت شش ماه به زندان افتاد و به مدت پنج سال نیز از حقوق اجتماعی، از جمله تدریس محروم شد. ناچار در سال 1353 به تهران آمد. در تهران با بعضی از یاران قدیمی جنگ كه ساكن تهران بودند و عدهای دیگر از اهل قلم جلساتی هفتگی برگزار كردند. مجموعه داستان نمازخانهُ كوچك من (1354) ، و جلد اول رمان برهُ گمشدهُ راعی (1356) حاصل همین دوره بود. در سال 1354، نمایشنامه ای از او به نام سلامان و ابسال به روی صحنه آمد. این نمایشنامه هنوز منتشر نشده است.

در سال 1356، تدریس در گروه تئاتر دانشكدهُ هنرهای زیبای دانشگاه تهران را به صورت قراردادی آغاز كرد. در پائیز همین سال، گلشیری در ده شب شعری كه كانون نویسندگان ایرانبا همكاری انجمن فرهنگی ایران و آلمان - انستیتو گوته - در باغ این انجمن بر پا داشت، سخنرانی ای با عنوان جوانمرگی در نثر معاصر فارسی ایراد كرد.

در بهمن همین سال، برندهُ جایزهُ فروغ فرخزاد شد. در تابستان 1357، برای شركت در طرح بین المللی نویسندگی به آیواسیتی در آمریكا سفر كرد. در چند ماه اقامت در خارج از كشور در شهرهای مختلف سخنرانی كرد و در زمستان 1357، پس از بازگشت به ایران، به اصفهان رفت و تدریس در دبیرستان را از سر گرفت.

گلشیری در بهمن 1358 معصوم پنجم را منتشر كرد. سال 1361 آغاز انتشار گاهنامهُ نقد آگاه بود. مطالب این گاهنامه را شورایی متشكل از نجف دریابندری، هوشنگ گلشیری، باقر پرهام و محسن یلفانی (بعدتر، محمدرضا باطنی) انتخاب میكردند. انتشار این نشریه تا سال 1363 ادامه یافت.
در اواسط سال 1362، گلشیری جلسات هفتگی داستانخوانی را كه به جلسات پنجشنبه ها معروف شد، با شركت نسل جوانتر داستانن ویسان آغاز كرد. در این جلسات كه تا اواخر سال 1367 ادامه یافت،نویسندگانی چون اكبر سردوزامی، مرتضی ثقفیان، محمود داوودی، كامران بزرگ نیا، یارعلی پورمقدم، محمدرضا صفدری، اصغر عبداللهی، قاضی ربیحاوی، محمد محمدعلی، ناصر زراعتی، رضا فرخفال، آذر نفیسی، بیژن بیجاری، عبدالعلی عظیمی، علی موذنی، عباس معروفی، منصور كوشان، شهریار مندنیپور، منیرو روانیپور شركت داشتند.

در این جلسات آثار منتشر شدهای از شهرنوش پارسیپور، سیمین دانشور، تقی مدرسی، محمود دولت آبادی، رضا جولایی، ابوالحسن نجفی، رضا براهنی، نجف دریابندری و اكبر رادی نیز با حضور خود آنها نقد و بررسی شد.

جبه خانه در سال 1362 و حدیث ماهیگیر و دیو در سال1363 منتشر شد.

گلشیری از اواخر سال 1364، با همكاری با مجلهُ آدینه از اولین شمارهُ آن، و پس از آن، دنیای سخن، و پذیرش مسئولیت صفحات ادبی مفید برای ده شماره (65 تا 66) دور تازهای از كار مطبوعاتی خود را در حالی آغاز كرد كه انتشار این نشریات سرآغاز فضای تازهای در مطبوعات ادبی بود.

سردبیری ارغوان كه فقط یك شماره منتشر شد (خرداد 1370)، و سردبیری و همكاری باچند شمارهُ نخست فصلنامهُ زنده رود (1371 تا 1372) ادامهُ فعالیتهای مطبوعاتی او تا پیش از سردبیری كارنامه بود. در سال 1368، در اولین سفر به خارج از كشور پس از انقلاب برای سخنرانی و داستان خوانی به هلند (با دعوت سازمان آیدا)، و شهرهای مختلف انگستان و سوئد رفت. در سال 1369 نیز برای شركت در جلسات خانهُ فرهنگ های جهان در برلین به آلمان سفر كرد. در این سفر در شهرهای مختلف آلمان، سوئد، دانمارك و فرانسه سخنرانی و داستان خوانی كرد. در بهار 1371 به آلمان، امریكا، سوئد، بلژیك و در بهمن 1372 هم به آلمان، هلند، بلژیك سفر كرد.

مجموعه داستان پنج گنج در سال 1368 (سوئد) فیلمنامهُ دوازده رخ در سال 1369، رمانهای در ولایت هوا در سال 1370 (سوئد)، آینههای دردار (امریكا و ایران) در سال 1371، مجموعه داستان دست تاریك،دستروشن در سال 1374،و در ستایش شعر سكوت (دو مقالهُ بلند در بارهُ شعر) در سال 1374 منتشر شد.

گلشیری تدریس ادبیات داستانی را كه پس از اخراج از دانشگاه مدت كوتاهی دردفتر مجلهُ مفید ادامه داده بود، در سال 1369 با اجارهُ محلی در تهران و برگزاری كلاسهای آموزشی و جلسات آزاد ماهانه از سر گرفت. در این دوره كه به دورهُ تالار كسری معروف شد، ابوالحسن نجفی،م.ع. سپانلو و رضا براهنی نیز به دعوت گلشیری كلاسهایی برگزار كردند.

در كنار ادبیات و نقد معاصر، ضرورت شناخت متون كهن نیز از دلمشغولیهای گلشیری بود. او به همراه دوستانی از اهل قلم در جلساتی هفتگی، كه از سال 1361 آغاز شد و پانزده سالی ادامه داشت، بسیاری از آثار كلاسیك فارسی را بازخوانی و بررسی كرد.

در فروردین 1376، اقامتی نهماهه در آلمان به دعوت بنیاد هاینریش بل فرصتی شد برای به پایان رساندن رمان جننامه كه تحریر آن را سیزده سال پیشتر آغاز كرده بود. در همین دوره، برای داستانخوانی و سخنرانی به شهرهای مختلف اروپا رفت و جایزهُ لیلیان هلمن/ دشیل همت را نیز دریافت كرد. در زمستان 1376، رمان جننامه (سوئد) و جدال نقش با نقاش انتشار یافت.

گلشیری سردبیری ماهنامهُ ادبی كارنامه را در تابستان 1377 پذیرفت و نخستین شمارهُ آن را در دی ماه همین سال منتشر كرد. در این دوره جلسات بررسی شعر و داستان نیز به همت او در دفتر كارنامه برگزار میشد. یازدهمین شمارهُ كارنامه به سردبیری او پس از مرگش در خرداد 1379 منتشر شد.
گلشیری در دوازدهم تیرماه 1378 جایزهُ صلح اریش ماریا رمارك را در مراسمی در شهر ازنابروك آلمان دریافت كرد.این جایزه به پاس آثار ادبی و تلاشهای او در دفاع از آزادی قلم و بیان به او اهدا شد.در مهر ماه همین سال در آخرین سفرش در نمایشگاه بین المللی كتاب فرانكفورت شركت كرد. سپس برای سخنرانی و داستان خوانی به انگلستان رفت.مجموعهُ مقالات باغ در باغ در پاییز 1378 منتشر شد.

به دنبال یك دورهُ طولانی بیماری، كه نخستین نشانه های آن از پاییز 1378 شروع شده بود، هوشنگ گلشیری در 16 خرداد 79 در بیمارستان ایران مهر تهران در گذشت و در امامزاده طاهر در مهر شهر كرج به خاك سپرده شد.



شارژ سریع موبایل