سمانه ربانی پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۳ - ۰۶:۰۰

(واقف نگشته بودم از بیوفایی تو) از عاشق اصفهانی


مریم عبدالله زاده يكشنبه ۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۰

شعر، نشانه یک زندگی عالی و بشری است. مردم با خیال زندگی می کنند و بهترین چیزی که خیال را تحت تاثیر قرار می دهد شعر است، پس این واقعیت که نقش روزمره کننده را ایفا می کند و شعر، حقیقتی است که اگر نمی شود سراینده آن بود، می توان دست کم خواننده آن شد و از روزمر گی رهید.


مریم عبدالله زاده سه شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۵

بعضی از شاعران بزرگ دنیا در دوران فعالیت خود شعرهای بد سروده‌اند که از دید منتقدان پنهان مانده است.


پردیس احمدی شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۳ - ۰۶:۰۰

مرغ آمین درد آلودی است کاواره بمانده
رفته تا آنسوی این بیداد خانه
باز گشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه.
نوبت روز گشایش را
در پی چاره بمانده.


پردیس احمدی پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۳ - ۰۴:۰۰

چنان عاشقم، عاشق!
که خود را نمی‌بینم
ز آیینه می‌پرسم:
«کجا رفته سیمینم؟»
کجا رفته چشمانش؟


خدیجه امامی جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۰

من‌ از نوشتن‌ مي‌ترسم‌. با ترس‌ به‌ زيبايي‌ و هنر نزديك‌ مي‌شوم‌. 

 

.....من مسلمانم.

قبله ام يک گل سرخ.

جانمازم چشمه، مهرم نور.

دشت سجاده من.


خدیجه امامی چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۰

صوفی بیا که آینه صافیست جام را

 

صوفی بیا که آینه صافیست جام را                      تا بنگری صفای می لعل فام را

راز درون پرده ز رندان مست پرس                        کاین حال نیست زاهد عالی مقام را

عنقا شکار کس نشود دام بازچین                       کان جا همیشه باد به دست است دام را

در بزم دور یک دو قدح درکش و برو                      یعنی طمع مدار وصال دوام را

ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش              پیرانه سر مکن هنری ننگ و نام را

در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند                 آدم بهشت روضه دارالسلام را

ما را بر آستان تو بس حق خدمت است                ای خواجه بازبین به ترحم غلام را

حافظ مرید جام می است ای صبا برو                   وز بنده بندگی برسان شیخ جام را



شارژ سریع موبایل