شاید می توان گفت هنری که امروز مانند دیروزها نیست و به دست فراموشی سپرده شده است، احترام به دیگران، علی الخصوص به بزرگان است. در واقع یکی از مهارتهای ارتباطی که در گذشته قدر و قیمتی داشت و همه برای آن سر و دست میشکانند، احترام به یکدیگر بود.
خیلی خوب میشد اگر میتوانستیم برای همیشه کودکمان را از واقعیت های زندگی محافظت کنیم، اما این کار ممکن نیست.
اگر كودكی دارید كه احترام بزرگترش را رعایت نمیكند و با تقلید رفتار و گفتار او قصد تحقیر بزرگترش را دارد، اگر كودكی دارید كه عمو، خاله یا داییاش را با نام كوچك صدا میكند یا رازهای شما را با دیگران به اشتراك میگذارد، باید كمی نگران شوید و به روش تربیتیتان شك كنید.
صداقت یعنی، حقیقتگوئی؛ یعنی، گفتن آنچه که رخ داده است؛ یعنی،درستی با خود؛ یعنی، مقابله با اشتباههای خود؛ یعنی، صحبت کردن درباره آنچه که فکر میکنیم و عملکردن به آنچه که میگوئیم؛ تا حدی که هیچ تناقض و دوگانگیای بین افکار، رفتار و کلمات ما وجود نداشته باشد.
آیا کودک شما، لحظات خاص، اسباب بازی مخصوص یا اولین گردش و پیاده روی مثل رفتن به باغ وحش را به خاطر خواهد داشت. در حالیکه نوزاد بعدها در زندگی اش قادر به یادآوری آن خاطرات نیست، اما تجربیات می توانند در رشد و پرورش او نقش حیاتی ایفا کنند.
زمانی که فرزند شما به سن چهار یا پنج سال می رسد، شاید شما آسوده تر شوید، زیرا کودک به سنی رسیده که قدرت تشخیص برخی از خطرها را دارد.
انسانها ذاتاً علاقهمندند که دیگران به آنها احترام بگذارند و این مسئله شامل همۀ طبقات، از بزرگسال تا خردسال میشود.