این تصور که همیشه برای ساخت فیلمهای پرسود باید بودجههای آن چنانی خرج کرد تصور غلطی است. در تمام سالهایی که از عمر سینما میگذرد به کرات فیلمهایی ساخته شدهاند که با بودجههایی بسیار محدود و کم به لطف خلاقیت بالای سازندههایشان در انتخاب موضوع یا نوع به تصویر کشیدن آن توانستهاند همه معادلات فروش و سود را به هم بزنند.
گروه NWA از میان خیابانهای کامپتون کالیفرنیا در اواسط دهه ۱۹۸۰ به وجود آمد و توانست با موسیقی اش درباره داستانهای زندگی در زاغه ها انقلابی در فرهنگ هیپ هاپ ایجاد کند.
ساخت سری فیلمهای « چهار شگفت انگیز » در سینما از سال 2005 آغاز شد. در این سال جسیکا آلبا، کریس ایوانز ایوان گرافود و مایکل چیکلیس به عنوان 4 بازیگر اصلی فیلم « چهار شگفت انگیز » معرفی شدند و این اثر روانه سینما شد که البته با بازخوردهای منفی فراوانی مواجه شد.
بهترین و قویترین صحنههای «آبیاب» صحنههای آغازین آن هستند. کرو شخصیت کانر را بهصورت مردی استوار و یکدنده تصویر میکند که، اگرچه اندوهش را پنهان کرده، اما آن اندوه گاهی از درونش به بیرون زبانه میکشد.
پس از مرگ کوبریک، اسپیلبرگ به قولش وفا کرد و این فیلم را ساخت. نتیجه نهایی در طراحی و تم عمده ماشینی هایی با ویژگی های انسانی، در حس و حال خود کاملا کوبریکی است.
عامه پسند ها از الگوهای یکسانی استفاده می کنند، الگوهایی که سالهاست تکرار می شوند و تکراری نمی شوند، در این پرونده ملودرام های آبکی تلویزیون را در این چند سال مرور کرده ایم، آثاری که البته از سوی عامه ی مردم تحت توجه قرار گرفته اند و خوراک فکری هرشب آنها شده اند، خوراکی پرحجم اما توخالی، سریال هایی پر سرو صدا اما بدون کیفیت.
سریال تاریخی «تالار گرگ» براساس جلد اول و دوم سه گانه ای درباره زندگی تامس کرامول ساخته شده است. این سریال جدا از جذابیت های تاریخی و داستانی خود، یک سریال موفق از نظر فنی هم هست و برای همین می تواند به الگویی برای ساخت سریال های داستانی که ظاهر پرخرج «بازی تاج و تخت» را ندارند اما عمق و هوش آن را دارند، بدل شود.