آلخاندرو گونزالس ایناریتو کارگردان «بردمن» در پاسخ به کسانی که از روش های جاه طلبانه او در ساخت فیلم جدیدش انتقاد کرده اند می گوید: «وقتی فیلم را ببینید، عیار آن دست تان می آید و خواهید گفت: وای، عجب فیلمی!
اگر بخواهیم بررسی کارنامه لوکاس فیلم را ادامه بدهیم باید بگوییم این کمپانی تنها به خلق شاهکارهایی چون «جنگ ستارگان» و «ایندیانا جونز» نپرداخت بلکه زیر شاخههای کمپانی نیز تاثیری شگرف در صنعت سینما به جا گذاشتهاند.
داستان واقعی وایتی بولگر ، برادر سناتور ماساچوست و بی رحم ترین و بد نام ترین جنایت کار در تاریخ بوستون ، که با اف بی آی برای سر نگون کردن یکی از گروه های مافیایی که در حال نفوذ در قلمروی او بودند دست به یک معامله زد.
نخستین قسمت از فیلم دونده مارپیچ » که در سال 2014 اکران شد، توانست موفقیت های بسیار خوبی برای تهیه کنندگانش به ارمغان بیاورد و نام خود را به عنوان محصولی پرسود که قرار است دنباله هایی داشته باشد بر سر زبانها بیندازد.
بسیاری از بازیگران سینما چه آنهایی که در دوران کلاسیک و صامت به بازی مشغول بودند و چه آنهایی که در دوران ناطق به مقام ستاره بودن دست یافتند، و حتی بازیگران دوران ما، همواره دوست داشته و دارند که با یک پرسونا شناخته شوند که مانند مُهری بر جبین آنها عمل کند و مخاطبان بهواسطهی آن به یاد بازیگر محبوبشان بیفتند.
کمپانی پخش و تولید محصولات تلویزیونی و سینمایی توسط جرج لوکاس «Geroge Lucas» خالق آثار ماندگار تاریخ سینما همچون سری فیلم های محبوب جنگ ستارگان و سه گانه ایندیانا جونز بنا نهاده شد.
سینمای کلاسیک از اوان پیدایش تا دستکم پایان دههی ۱۹۶۰، تنها سینمای پیشتاز روایی در جهان بود؛ سینمایی که همواره فاصلهی اخلاقیاش را با مخاطبان حفظ میکرد و تنها وظیفهاش را داستانگویی میدانست بیآنکه برای این کار به عرصههای غیرسینمایی سرک بکشد.