هرگاه بنده در دل شب تار با سَرور (خدای) خود خلوت كند و با او به راز و نیاز بپردازد، خداوند نوری در دلش قرار می دهد ... سپس به فرشتگانش می گوید: ای فرشتگانم! به بنده ام بنگرید كه در دل شب تار كه هرزه گران به لهو سرگرمند و غافلان خفته اند، با من خلوت كرده است، گواه باشید كه من او را آمرزیدم.
فرزندم! بى نیازى را در دل و جانت قرار ده و چون محتاج شدى به مردم مگو كه درنزد آنان حقیر مى شوى، بلكه از فضل خداوند بخواه.
بر این باور باش كه عشق و دستاوردهای عظیم، در برگیرنده مخاطرات بزرگ است. (دالای لاما)
خیلی از بزرگان تاریخ پیش از آنکه غزل خداحافظی را بخوانند حرف های جالبی زدند؛ بعضی از معروف ترین های آن را اینجا می توانید بخوانید.
اگر با خونسردی گناهان کوچک را مرتکب شدیم ، روزی می رسد که بدترین گناهان را هم بدون خجالت و پشیمانی مرتکب می شوبم . شوپنهاور
اگر بپوشی رختی، بنشینی به تختی، تازه می بینمت بچشم آن وختی !
صدقه بلا را برطرف مى كند و مؤثرترینِ داروست. همچنین، قضاى حتمى را برمى گرداند و درد و بیمارى ها را چیزى جز دعا و صدقه از بین نمى برد.