مرغ آمین درد آلودی است کاواره بمانده
رفته تا آنسوی این بیداد خانه
باز گشته رغبتش دیگر ز رنجوری نه سوی آب و دانه.
نوبت روز گشایش را
در پی چاره بمانده.
چنان عاشقم، عاشق!
که خود را نمیبینم
ز آیینه میپرسم:
«کجا رفته سیمینم؟»
کجا رفته چشمانش؟
پرویز حسینی علاوه بر نقد و ترجمه، مجموعه شعرهای «اندوه منتشر»، «با صدای باران مرا به یاد بیاور»، «آواز قو»، «من فقط گریهها یادم مانده است»و... را در کارنامه ی ادبی خویش دارد. حسینی در «آواز بانوی شط و شرجی» به کارنامه ی سی تن از شاعران زن جنوب (خوزستان)پرداخته است. از جمله «شمسی پور محمدی،میترا سرانی اصل،افسانه نجومی،آذر کیانی،لیلی صابری نژاد،فروغ داودی،فاطمه مزبان پور، سریا داودی حموله، ماریا نقیب زاده ... » و تنی چند که حضوری غیرمستمر در شعر دارند و همچنین شاعرانی که از شعرگویی جامانده اند!
هفتاد سال از مرگ پر ابهام آنتوان دو سنت اگزوپری، خلبان، شاعر و داستان نویس معروف فرانسوی و خالق شازده کوچولو می گذرد. اگزوپری، نه تنها خلبانی بی باک، میهن پرست و مبارزی ضد فاشیسم بود بلکه تجربه های زندگی پرماجرایش را به عنوان خلبان پست هوایی فرانسه و خلبان جنگ، دستمایه رمان ها و داستان های شاعرانه و خیال انگیز خود ساخت. او که بارها از خطرات مهلک هوایی جان بدر برده بود، سرانجام قربانی عشقش به پرواز و هوانوردی شد.
آنا می داند من خبرنگار نیستم و فقط آمده ام او را ببینم ، آمده ام دور از هیاهو ها ، درد و دل کنیم و دنبال حسین پناهی واقعی در سطرهای خاطرات بگردیم.
شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی، ملقب به الموید بالملکوت، خالق البرایا و قدح الزند- آتش افروز و شگفتی آفرین- و معروف به شیخ مقتول، شیخ شهید و شیخ اشراق در سال 533 -549 هجری - در شهر سُهرورد دیده به جهان گشود. شهر سُهرورد ( گل سرخ)، در جنوب زنجان و غرب سلطانیه در ایالت جبال، یعنی ماد کهن واقع شده بود.
من از نوشتن ميترسم. با ترس به زيبايي و هنر نزديك ميشوم.
.....من مسلمانم.
قبله ام يک گل سرخ.
جانمازم چشمه، مهرم نور.
دشت سجاده من.