این تصور که همیشه برای ساخت فیلمهای پرسود باید بودجههای آن چنانی خرج کرد تصور غلطی است. در تمام سالهایی که از عمر سینما میگذرد به کرات فیلمهایی ساخته شدهاند که با بودجههایی بسیار محدود و کم به لطف خلاقیت بالای سازندههایشان در انتخاب موضوع یا نوع به تصویر کشیدن آن توانستهاند همه معادلات فروش و سود را به هم بزنند.
ساخت سری فیلمهای « چهار شگفت انگیز » در سینما از سال 2005 آغاز شد. در این سال جسیکا آلبا، کریس ایوانز ایوان گرافود و مایکل چیکلیس به عنوان 4 بازیگر اصلی فیلم « چهار شگفت انگیز » معرفی شدند و این اثر روانه سینما شد که البته با بازخوردهای منفی فراوانی مواجه شد.
بهترین و قویترین صحنههای «آبیاب» صحنههای آغازین آن هستند. کرو شخصیت کانر را بهصورت مردی استوار و یکدنده تصویر میکند که، اگرچه اندوهش را پنهان کرده، اما آن اندوه گاهی از درونش به بیرون زبانه میکشد.
عامه پسند ها از الگوهای یکسانی استفاده می کنند، الگوهایی که سالهاست تکرار می شوند و تکراری نمی شوند، در این پرونده ملودرام های آبکی تلویزیون را در این چند سال مرور کرده ایم، آثاری که البته از سوی عامه ی مردم تحت توجه قرار گرفته اند و خوراک فکری هرشب آنها شده اند، خوراکی پرحجم اما توخالی، سریال هایی پر سرو صدا اما بدون کیفیت.
سریال تاریخی «تالار گرگ» براساس جلد اول و دوم سه گانه ای درباره زندگی تامس کرامول ساخته شده است. این سریال جدا از جذابیت های تاریخی و داستانی خود، یک سریال موفق از نظر فنی هم هست و برای همین می تواند به الگویی برای ساخت سریال های داستانی که ظاهر پرخرج «بازی تاج و تخت» را ندارند اما عمق و هوش آن را دارند، بدل شود.
جان زوج جوانی به مخاطره میافتد وقتی که آشنایی از گذشته شوهر هدایای اسرارآمیزی برایشان می آورد و بعد از ۲۰ سال مهر از سر راز وحشتناکی بر میدارد.
بسیاری از بازیگران سینما چه آنهایی که در دوران کلاسیک و صامت به بازی مشغول بودند و چه آنهایی که در دوران ناطق به مقام ستاره بودن دست یافتند، و حتی بازیگران دوران ما، همواره دوست داشته و دارند که با یک پرسونا شناخته شوند که مانند مُهری بر جبین آنها عمل کند و مخاطبان بهواسطهی آن به یاد بازیگر محبوبشان بیفتند.