سارا قاسمی يكشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۸:۳۰

مردی در جنگل هیزم می‌شكست تا بار كند و به آبادی ببرد بفروشد. مرد دیگری هم در كنار او روی سنگ نشسته بود. آن هیزم‌شكن هر بار كه تبر را به ضرب پایین می‌آورد و به كنده‌‌ها می‌خورد مرد دومی كه روی سنگ به راحتی نشسته بود با صدای بلند می‌گفت: «هیه» و هر دفعه كلمه «هیه» را با صدای عجیب تكرار می‌كرد، مثل اینكه خود او با تمام زورش تبر را به كنده درخت می‌كوبد.



شارژ سریع موبایل

خرید کارت شارژ

20000 تومان1000 تومان
50000 تومان500 تومان