گاهی مشکلات خانوادگی، شما را به سمت عاشق شدن هل می دهد. پشت کردن به معیار ها و خواسته های خانواده یا پیدا کردن یک پایگاه عاطفی امن، می تواند حتی ناخودآگاه شما را به سمت عشق هدایت کند.
به محض این که چشمتان به چشمش می افتد، احساس می کنید این همانی است که دنبالش بودید.
یکدفعه چشم باز می کنید و می بینید که بعله! چیزی که فکرش را نمی کردید اتفاق افتاده. شما عاشق شده اید. روز و شب به او فکر می کنید و دلهره دارید که آیا او هم به شما فکر می کند یا نه؟
به هر حوزهای كه سرك بكشیم، میبینیم پژوهشگران در موردش حرفی برای گفتن دارند؛ حرفهایی كه گاهی یكدیگر را نقض میكنند و گاه هم از این حكایت دارند كه هر پدیده میتواند با وجود خطرساز بودن برای سلامت انسانها، گاهی به آنها فایده هم برساند.
در میان جماعت جوان امروز شاید حکایت یک روز عاشق و یک روز فارغ را زیاد دیده باشید. آنها مدام از فردی به فرد دیگر و از رابطه ای به رابطه دیگر می روند تا بتوانند عشق ابدی شان را پیدا کنند و با او پیوند ببندند.
در قدم اول برای دل بستن به كسی كه قرار است در آینده نقش شریك زندگی شما را هم ایفا كند تعادل رفتاری و داشتن شخصیت سالم را در نظر بگیرید. فرد مورد نظر شما بی بروبرگرد باید از نظر روانی و شخصیتی سالم باشد، چراكه عشق و انگیزههای ایجاد آن با لایههای شخصیتی هر فرد ارتباط مستقیمی دارد.
انگار در مورد یک موجود خیالی حرف می زند. دست هایش را تکان می دهد، جمله ها و کلمه ها را می کشد و با شور و شوق از احساس و مرد رویاهایش حرف می زند. برایش این تازه وارد، یک مرد بی عیب و نقص است؛ یک موجود رویایی که می تواند زندگی اش را زیر و رو کند.