مسائل اخلاقى و اقتصادى، در یك نظام دفاعى موثّر است. جامعهاى كه افرادش اهل اخلاص و ایثار، و سبقت در كارهاى خیر، و اطاعت از رهبر باشند، در جنگ هم موفّق خواهند بود، ولى جامعهى پول پرست و بخیل و نافرمان و مصرّ بر ارتكاب گناه، یقیناً شكست خواهد خورد.
وحدت و قدرت و سیاست و مدیریّت مسلمانان، باید به نوعى باشد كه دشمن به ناامیدى كشیده شود.
قرآن مجید به خاطر غلط كارى گروهى از آنها، همه آنها را محكوم نمى كند، و این یك درس مهم اخلاقى به همه مسلمین است. ضمناً نشان مى دهد آن گروهى كه خود را در تصرف و غصب اموال دیگران مجاز مى دانستند هیچ منطقى جز منطق زور، و سلطه را پذیرا نیستند.
یكی از بزرگترین فضایل اخلاقی كه در قرآن كریم و روایات مورد تأكید فراوان قرار گرفته، مسئله «عفو و گذشت» است.
چرا ما آدما در مقابل هشدارهای قرآن بی تفاویم و خیلی راحت از کنارش میگذری و هیچ تحولی در زندگیمان ایجاد نمی شود؟
انسان مسلمان همواره این دغدغه را در ذهن خویش دارد که دین اسلام، به عنوان آخرین دین نجات بخش انسان، چگونه درهای خوشبختی و سعادت دنیوی را به رویش میگشاید و مشکلات مالیاش را برطرف میسازد. او از دین خود دستورالعملهایی طلب میکند تا با انجام آنها بتواند زندگی خوب و خوشی را در این جهان مملو از سختی داشته باشد.
قرآن میفرماید: «خداوند فقط از پرهیزکاران میپذیرد». اگر اینگونه است، کسی که تازه شروع به جهاد با نفس کرده باشد و تا رسیدن به تقوا مدت زمانی طول میکشد، در این فاصله حکم اعمال خیر او چگونه است؟ آیا مقبول درگاه حق تعالی واقع میشود یا خیر؟