ندا نیک روش پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۰

«سرگئی کوزنتسوف» نویسنده رمان «پوست پروانه‌ای» که داستانی خشن درمورد یک قاتل زنجیره‌ای و جنایات و عشق او است، از رمان‌های جنایی‌ای نام برده که الهام‌بخش او درخلق اثرش بوده‌اند. او می‌گوید کتاب‌هایی را ترجیح می‌دهد که نویسنده خود به قلب تاریکی سفر کند و به جای اینکه بپرسد: چه کسی قاتل است؟ بگوید: در قلب و روح قاتل چه می‌گذرد؟ کوزنتسوف رمان‌های مورد علاقه خود را داستان‌هایی با مضامین عشق، تنهایی و ناامیدی معرفی می‌کند، همچنانکه کتاب‌های فهرست زیر از این قاعده مستثنی نیستند:

 

 «ریش‌آبی» نوشته «چارلز پرولت» (1659)

این داستان افسانه ای و کلاسیک فرانسوی درمورد یک اشراف‌زاده بی‌رحم با ریش آبی زشت است که همسران خود را به قتل می‌رساند. و هیچ‌کس حتی زن جدیدش که بدون کمک برادرش نمی‌تواند از خود دفاع کند، دلیل این قساوت او را نمی‌دانند.«داس فرولین فون اسکودری: داستانی از دوره لویی چهاردهم» نوشته «ارنست تئودور آمادئوس هوفمان» (1819)پادشاه رمانتیسم گوتیک آلمان و پدرخوانده ادگار پو، داستان یک جواهرفروش فرانسوی دیوانه را نوشته که هرکسی را که جواهرات دارد، می‌کشد. این داستان نخستین بررسی ذهن بیمار یک قاتل زنجیره‌‎ای است که تقریباً یک قرن پیش از فروید دلایل این ناهنجاری را تجزیه و تحلیل کرده است.

 

 «قاتل درون من» نوشته «جیم تامپسون» (1952)

این کتاب یکی از نخستین رمان‌های آمریکایی درمورد یک قاتل زنجیره‌ای است. «لو فورد» راوی داستان و معاون کلانتر در شهری کوچک، روح و روان سادیستی خود را در پس نقاب یک پلیس خوب پنهان می‌کند ولی در نهایت تمایل او به آدم‌کشی، عاقبت بدی را برایش رقم می‌زند.

 

«روانی» نوشته «رابرت بلوخ» (1959)

بلوخ پس از آنکه چیزهایی درمورد یک قاتل زنجیره‌ای که در 35 مایلی خانه او زندگی می‌کرده شنید، به فکر نوشتن رمانی افتاد که در آن یک روانی، زنان را در متل خود می‌کشد. این رمان پرفروش‌ترین کتاب شد و آلفرد هیچکاک فیلم اقتباسی آن را ساخت.

 

 «کلکسیونر» نوشته «جان رابرت فولز» (1963)

فولز یک ستاره داستان‌های پست‌مدرنیست است. با این حال نخستین رمان او درمورد یک آدم ربا و دختری است که توسط او اسیر شده است. برخلاف سایر کتاب‌های این فهرست، آدم‌ربای داستان از ابتدا آدم‌کش نیست بلکه بعداً تبدیل به یک قاتل زنجیره‌ای می‌شود.

 

«ژیل و جین» نوشته «میشل تورنیر» (1983)

تورنیر یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی اواخر قرن بیستم است که در این رمان داستان «ژیل» قاتل زنجیره‌ای معروف برتون در قرن 15 را روایت می‌کند. ژیل کودکان بسیاری را در قلعه خود مورد آزار و اذیت قرار داده و سپس کشته و در نهایت نیز اعدام شد.

 

«سکوت بره‌ها» نوشته «توماس هریس» (1988)

در این رمان مخاطب می‌فهمد که ممکن است یک قاتل زنجیره‌ای نه زشت بلکه جذاب و فریبنده باشد. هریس برای اینکه «هانیبال لکتور» قاتل بیشتر برای خواننده دوست‌داشتنی باشد، یک زن به نام «کلاریس استارلینگ» از اف بی آی را همراه او در داستان می‌کند و داستانی عاشقانه بدون ابراز عشق می‌آفریند.«روانی آمریکایی» یکی از خشن‌ترین داستان‎‌ها است تا حدی که در آلمان و کانادا ممنوع اعلام شد. داستان یک کارمند بانک که روزها در وال‌استریت کار می‌کند و شب‌ها آدم می‌کشد. منتقدان این رمان را طنزی از سرمایه‌داری پساصنعتی، مصرف‌گرایی و رونق وال‌استریت اواخر دهه 80 میلادی می‌دانند.

 

«روانی آمریکایی» نوشته «برد ایستون الیس» (1991)

این یکی از خشن‌ترین داستان‎‌ها است تا حدی که در آلمان و کانادا ممنوع اعلام شد. داستان یک کارمند بانک که روزها در وال‌استریت کار می‌کند و شب‌ها آدم می‌کشد. منتقدان این رمان را طنزی از سرمایه‌داری پساصنعتی، مصرف‌گرایی و رونق وال‌استریت اواخر دهه 80 میلادی می‌دانند.

 

 «جسد زیبا» نوشته «پاپی زد. برایت» (1996)

دو قاتل زنجیره‌ای و یک پسر زیبای ویتنامی درامی هولناک از خشونت و شهوت را در نیواورلئان رقم می‌زنند.

 

 «عطر: قصه یک آدمکش» نوشته «پاتریک زوسکیند» (1985)

این کتاب معروف‌ترین رمان به زبان آلمانی از زمان «اریک ماریا رمارک» است که توسط «تام تیکور» وارد عرصه سینما نیز شد. این رمان داستان یک عطرفروش نابغه فرانسوی در قرن 17 است که زنان زیبا را می‌کشد تا عطری بی‌نظیر بسازد، عطری که هر کسی آن را بزند همه عاشقش ‌شوند.

 

«از جهنم» نوشته «ادی کمپبل» (1999)

این یک داستان مصور است که ضخامت کتاب، طرح پیچیده و شخصیت‌های تأثیرگذارش آن را به معنای واقعی یک رمان کرده است.

 

 «استخوان‌های دوست‌داشتنی» نوشته « آلیس سبولد» (2002)

در این رمان سبولد بر روی مقتول تمرکز می‌کند نه قاتل. راوی داستان دختری است که توسط همسایه کشته شده و از بهشت خود، نظاره‌گر خانواده و قاتل است.

 

 «دختری با خالکوبی اژدها» نوشته «استیگ لارسن» (2005)

این کتاب پرفروش که اقتباس‌های سینمایی موفقی از آن ساخته شده‌اند، دارای طرح استاندارد یک رمان جنایی است: بازرسان، قتل‌های بی‌رحمانه، کنکاش و پایان خوش. ما معمولاً این قبیل داستان ها را نه بخاطر قاتل بلکه به خاطر شخصیت کارآگاه آن دوست داریم مانند بازرس موقرمز این داستان «لیسبت سالاندر».



شارژ سریع موبایل